ارزگان یا «خاص ارزگان» یکی از ولسوالیهای ولایت ارزگان در مرکز افغانستان است. از نظر جغرافیایی این ولسوالی تقریباً در ۶۶۳۵۰۰ تا ۶۶۴۵۳۸ درجۀ طول شرقی و ۳۲۵۲۳۸ تا ۳۳۰۰۳۰ درجۀ عرض شمالی قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریا حدود ۲۱۵۰ متر است. ارزگان خاص در ۱۰۰ کیلومتری شرق تیرینکوت (مرکز ولایت) قرار دارد و مساحت آن ۴۵۰۰ کیلومتر مربع است. ارزگان خاص از شمال شرق به اجرستان و گیزو (گیزاب)، از غرب به چوره، از جنوب به دایچوپان در ولایت زابل، از شرق به مالستان در ولایت غزنی محدود میشود. این ولسوالی ۶۵ قریه دارد و مرکز آن هزارقدم است (وزارت معارف جمهوری اسلامی افغانستان، ۱۳۹۶).
در اطلس قریههای افغانستان در ذیل ولسوالی علاقهداری خاص ارزگان ۴۷ قریه نام برده شده است. قریههای ارزگان خاص شامل آوپُرو (آبپران) (عُلیا و سُفلا)، بُومْ، تالَه هَزاره، چُوکَه محمدشاه سلطان، حسینی (عُلیا و سُفلی)، خَرْکَنده، درۀ پالو، درۀ شالی، زَولِی، سوزچو، سَرقُول، سلطاناحمد، سیابَغل، سیاچو، سیاهقُول، شَشبرجَه، شِیخَه، شِینَه، عاشورا، بیروز، قَحْطآبَه، قَدَمشالی، قَلْتَک یا قَلعتَک (سُفلا و عُلیا)، قُولِ قاسم، قَرْلَغو (کرلغو، قلهغو)، گَردون سخی، گُلخار، نَوِیان، نِیْکروز، هَزارقَدَم، حاجیمحمد، پَیِک، حسین، کاریز، خُورْدِی، سَیدُو، گرماَوْ، شَشپَر، بازار کهنه (کهنهبازار)، دشتِ رستم، نورَک، لغْسنگ، باغچار، سِیرُو، کُندلان، جَغْتَلَه، غُونْدِی مار، دان چورکه، بادامزو، دَنسَنگو، بَیْتِمُور، کنیزدارا، باغ سرکاری و کَلَّهخُور است. به لحاظ تاریخی قبل از دورۀ امیر عبدالرحمان تمامی ارزگان (خاص) هزارهنشین بوده است. بعد از جنگ این دوره به تدریج بسیاری از قریهها با فرمان دولتی و یاغصب پشتونهای مهاجر از هزارهها گرفته شد بطوری که تا قبل از کودتای ۱۳۵۷ش / ۱۹۷۹م «قریههای باغچار، سیدان، بازار کهنه، شیره، دَنسنگو و دهن عاشورا» (احمدی،۱۳۹۸) هزارهنشین باقی مانده بودند.
ملا محمدافضل ارزگانی در مختصرالمنقول در تاریخ هزاره و مغول دربارۀ ارزگان مینویسد: «ارزگان جلگایی است مشتمل بر باغات و زراعات، بیستوهفت میل طول و بیستوهفت میل عرض دارد. زمینش مدور و هموار و هزار قلعه و بیست هزار خانوار دارد (ارزگانی، بیتا: ۱۰۱)». بیستوهفت میل معادل ۴۳٫۴۵ کیلومتر است. به این ترتیب مساحت ارزگان (ارزگان خاص) طبق نظر مختصرالمنقول در آن زمان ۱۸۶۶ کیلومترمربع بوده است. همچنین محمدافضل ارزگانی از توابع ارزگان یاد کرده است که شامل سه منزل طول و دو منزل عرض بوده و ۸۰۰۰ آبادی و ۳۰۰۰۰ خانوار داشته است (همان). محمدعیسی غرجستانی توابع ارزگان را سه منطقۀ زَولِی، سلطاناحمد و پهلوان با ۳۰۰ قلعه معرفی میکند (غرجستانی، ۱۹۸۹: ۱۰۰). هر منزل ۲۴ کیلومتر است که مساحت آن ۳۴۵۶ کیلومترمربع می شود. در مجموع مساحت ارزگان و توابع آن ۵۳۲۲ کیلومترمربع بوده است.
ارزگان خاص سرزمینی نسبتاً کوهستانی است. هوای آن در تابستان معتدل و در زمستان سرد است. مناطق مرتفع آن مانند سِیرُو، باغچار، سیابَغَل، پالو و حسینی بسیار سرد است. دورۀ سرمای آن بیشتر از دورۀ گرماست و بارش برف بیشتر از بارش باران است. به علت مسدودشدن جادهها در زمستان، مسافرتها در این مناطق به صورت پیاده است. مناطق غیرکوهستانی آن آبوهوای معتدل و مناسب دارند و بارش باران در آن بیش از بارش برف است (عظیمی، ۱۳۸۵: ۱۵ به نقل از غرجستانی، ۱۷۶).
ناوههای ارزگان خاص شامل شالی، سلطاناحمد، باغچار، ارزگان (شامل مناطقی چون خوردی، سیدان، گرماو، ششپر، بازار کهنه، دشت رستم، شیخه، چهار آسیاب (چار آسیه)، بادام زو، قله غو (قرلغو)، بهروز) و درۀ پالو است (احمدی، ۱۳۹۸). ناوه طولانیِ آن سلطاناحمد است. درۀ پالو، تنگ و طویل است و اطراف آن را کوههای بلند فراگرفته است. به همین دلیل از مناطق مهم و سوقالجیشی ولسوالی به شمار میرود. سلطاناحمد در شمال شرق ارزگان و شالی در شرق مرکز ارزگان قرار دارند. باغچار در جنوب ارزگان خاص و در مرز ارزگان با دایچوپان موقعیت دارد (احمدی، ۱۳۹۸؛ غرجستانی، ۱۹۸۹: ۱۷۵). حسینی در شرق ولسوالی و سیابغل در شمال شرق آن قرار دارد (فاضلی و خلیلی، ۱۳۹۸).
ارزگان خاص سه رودخانه اصلی دارد؛ سلطان احمد، شالی و پالو. رودخانۀ سلطاناحمد از منطقۀ سبزدره (زردک) سرچشمه میگیرد و در مسیر خودش از مناطق شاخآهو، سیاهبغل، بوم و ناوۀ سلطان احمد عبور میکند و به مرکز ولسوالی میرسد (احمدی، ۱۳۹۸). غلامحسین نوری میگوید: «این رودخانه در قسمت سرسنگو، چشمۀ خاله و تپه آوجم با جوشش از بستر رودخانه به حدی زیاد میشود که در فصل بهار عبور از آن دشوار است (نوری، ۱۳۹۸)». رود سلطاناحمد پنج سرشاخه دیگر نیز دارد، مانند جلگه پیک، اربستو، خواجه روشنی، حسینی و کندلان. رودخانۀ شالی از منطقۀ خرکنده و کاریز سرچشمه میگیرد و با آب سرتنگی یکجا شده در قسمت پایین بازارنو به رود سلطاناحمد ملحق میشود (غلامی، ۱۳۹۸). این دو رودخانه در ادامۀ مسیر خود به تنگی کلهخور و از آنجا به سمت آرال ادامۀ مسیر میدهد. رودخانۀ پالو از تنگۀ چشمۀ موره (مهره) سرچشمه میگیرد و با عبور از قریههای مسیر به منطقۀ آرال میرسد. این سه رودخانه در منطقۀ آرال یکجا شده و ادامۀ مسیر میدهد و از آنجا به تیرین و سپس به رود دهراود وصل میشود و در نهایت به رودخانۀ هیرمند میریزد (فاضلی و خلیلی، ۱۳۹۸).
چشمههای ولسوالی ارزگان خاص عبارت است از: گرماَوْ در مرکز ولسوالی؛ آوپُرو در منطقه آوپُرو / آبپران؛ خاله در ناوه سلطان در دانسنگو؛ تپه آوجوم در تپه آوجوم؛ موره (مهره) در تنگۀ چشمۀ موره در درۀ پالو؛ خوجه زنگی در سیابغل؛ خضر در حسینی علیا؛ چشمۀ گرم در حسینی سفلا؛ خاوال در بین درۀ پالو و کمسون (فاضلی و خلیلی، ۱۳۹۸). اکنون (۱۳۹۸ ش) چشمۀ اصلی آن به اندازۀ یک چشمۀ معمولی آب دارد و روی آن ۱۵ اتاق حمام ساخته شده است و نلدوانی شده است (احمدی، ۱۳۹۸).
بلندترین کوه ارزگان خاص، بایندره است که در مرز ارزگان خاص و دایچوپان قرار دارد (مظفری، ابوطالب، ۱۳۹۶). بالاچو یا چهل دختران در غرب درۀ پالو قرار دارد و از سر این کوه مناطق گِیزَوْ، شارستان، چوره و ساحات خود ارزگان دیده میشود. سعد وقاص (شادو قاص)، سیروی خار و یکرویه از دیگر کوههای ارزگان خاص است (غرجستانی، ۱۹۸۹: ۱۷۶ و ۱۷۷؛ مظفری، ابوطالب، ۱۳۹۶).
ارزگان خاص از ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۷ ش / ۱۹۲۱ تا ۱۹۵۹ م با ولسوالیهای همجوار فعلی، «حکومت کلان ارزگان» را تشکیل میداد و حکومت کلان ارزگان جزء ولایت قندهار بود. در سال ۱۳۳۷ ش / ۱۹۵۹ م به «حکومت اعلای ارزگان» ارتقا پیدا کرد. ولایت ارزگان در سال ۱۳۴۳ ش / ۱۹۶۴ م تشکیل شد (نایل، ۱۳۷۹: ۷۰). ولایت ارزگان بعد از جدایی از قندهار شامل ولسوالیهای فعلی، اجرستان و ولایت دایکندی بود. قبل از این سال، ارزگان مرکز اداری آن بود. با تشکیل ولایت ارزگان مرکز اداری به تِیرینکوت انتقال یافت و ارزگان (با قید خاص) یکی از ولسوالیهای ولایت ارزگان شد.
مهمترین ویژگی ارزگان خاص، ترکیب جمعیتی آن است که متشکل از دو قوم پشتون و هزاره است. اوضاع ارزگان در دورۀ حاکمیت ظاهر شاه نسبتاً آرام بود و اقوام پشتون و هزاره با مسالمت در کنار هم زندگی میکردند. در دهۀ ۴۰ تا ۵۰ برای انتخاب سناتور و وکیل مجلس شورای ملی، دو بار انتخابات برگزار شد و از هزارهها شیخ میراحمد میرزایی برای مجلس شورای ملی کاندیدا شده بود (مظفری، محمد، ۱۳۹۶). در سال ۱۳۴۹ ش سید اسحاق نقوی، عالم دینی و مدرس از نجف به ارزگان آمد. او از سوی سه نفر از مراجع تقلید شیعه در نجف وکالت داشت. او اولین بار اذان شیعیان را در ارزگان خاص رایج کرد و در کنار مسجد دولتی در منطقۀ بازار کهنه یک حسینیه ساخت و طلاب زیادی را از مناطق مختلف ارزگان و شیرداغ جمع کرد و مشغول تدریس شد. پشتونها از این حرکت علمی و تحرکی که در بین هزارهها ایجاد شده بود، احساس خطر کردند و در سترهمحکمه از سید اسحاق نقوی شکایت کردند. با ورود ولسوال جدید دامنۀ اختلافات بیشتر شد؛ شکایت به مرکز ولایت کشانده شد و مرافعه بر اثر این موضوع یک سال طول کشید. سرانجام سترهمحکمه ساختن حسینیه در کنار مسجد را بلامانع دانست. بعد از موفقیت هزارهها، آنان یک مدرسۀ علوم دینی در توپخانه و بعد مسجد و حسینیۀ دیگری در سیدان نزدیک بازار نو ساختند (اعتمادی، ۱۳۹۸). همچنین سید رجبعلی مشهور به آقای کلان، بعد از دوران عبدالرحمان در منزلش درس دینی را شروع کرده بود (مظفری، ۱۳۹۸). بعدها آخوند ملانظر در باغچار، کرسیهای تدریس را در خانۀ خود بر پا کرد و سر انجام توانستند نخستین مدرسه دینی را تأسیس کنند. ملا محمداسحاق معروف به کربلایی مقدس در قریۀ حسینی به تعلیم و تربیت علاقهمندان به علوم پرداخت و طلّابی از شیرداغ برای تدریس به کمک کربلایی مقدس آمدند. تلاشهای این افراد موجب رشد و پیشرفت هزارهها در ارزگان خاص شد (رحیمی، ۱۳۹۲: ۷۱).
منبع: دانشنامه هزاره، ج1