محمدعیسی غرجستانی مینویسد هزارههای ارزگان خاص از فرزند صَدقَبَر هستند. پدر کلان اهالی ارزگان سلطانعلی بیگ است و فرزندان او سلطاناحمد، قوتعلی، مرادعلی، شاهعلی و حسینعلی بودهاند. از قوتعلی طایفۀ پهلوان، از مرادعلی طوایف بهروز، نیکروز، خُورْدِی و باغچار هستند. دیگر طوایف ارزگان خاص سلطاناحمد، زَولِی، حسینی، شالی، کوچک، قَدَم، خُورْدی، بَیتِمُور و آجَهاند (غرجستانی، ۱۹۸۹: ۱۷۷). محمدافضل ارزگانی طوایف ساکن ارزگان را در گذشته اینگونه معرفی کرده است.
محمدافضل ارزگانی طوایف ساکن ارزگان را در گذشته اینگونه معرفی کرده است: علیبیگ، سلطاناحمد، خواجهعلی، نِیکروز، شِیخَه، حسینی، قَراقُرو، شالی، بهروز (بِیروز)، اَرال، عیدرَوز، قَدَم، خُورْدِی، دوستی، سید درویش، زَولِی و زَردَک. او این طوایف را ایرانی و مغولی میداند و هرکدام را به اشخاصی در گذشتۀ ایران و مغول منتسب میکند و از این میان دو طایفه زَولِی و زَردَک را از ساکنان بومی منطقه میداند (ارزگانی، بیتا: ۱۰۱ و ۱۰۲). برخی منابع دیگر از قبایل ارزگان نیکروز، شِیخَه، پهلوان، بیروز، سید درویش، حسینی، قَدَم و بَیتِمور، سلطاناحمد، زَولِی، میرآدینه، دایَه و فولاد نام بردهاند (تیمورخانوف، ۱۳۷۲: ۷۲). برخی منابع متأخر طوایف سیلان، کالُو، سیوک، بِیری را هم در ذیل ارزگان خاص نام بردهاند (توسلی غرجستانی، ۱۳۸۷: ۲۸). در ارزگان خاص سادات هم سکونت داشتند. شاه قاسم فرزند شاه تراب فرزند شاه حسین فرزند سید محمدِ شاعر فرزند حلیمه فرزند سلطاناحمد کبیر است. بسیاری از آنان در سال ۱۳۰۸ ق / ۱۸۹۱ م به قتل رسیدند (میرحسینی، ۱۳۸۸: ۷۴).
بر اساس روایات تاریخی قبل از حملات عبدالرحمان خان، ارزگان خاص تماماً متعلق به قوم هزاره بود و ساکنان آن هزارهها بودند. جغرافیای ارزگان در زمان عبدالرحمان خان با جغرافیای ولسوالی ارزگان خاص منطبق است. نواحی اطراف آن سلطاناحمد در شمال ناوۀ ارزگان، زَولِی و چنارتو بود که سپاه از این مناطق به سوی ارزگان پیشروی میکردند. چُورَه و گِیزو دو منطقه نسبتاً بزرگ بوده است و این مناطق نیز همه هزارهنشین بودند. بعد از جنگ دورۀ عبدالرحمان خان بسیاری از مردم ارزگان یا کشته شدند یا اسیر و بَرده شدند. اکثر طوایفِ آن در دورۀ عبدالرحمان خان به کویته و ایران فرار کردند. عدهای در ارزگان ماندند که در ابتدا بر زمینهای خویش دهقانی میکردند و بعدها به تدریج زمینها را بازخریدند (غرجستانی، ۱۹۸۹: ۱۷۷). واگذاری زمینهای ارزگان، با فرمانهای دولتی و یا تصاحب خودسرانۀ طوایف مهاجر و ناقل از ۱۳۱۱ تا ۱۳۲۲ ق / ۱۸۹۳ تا ۱۹۰۴ م اجرا شد و طوایفی چون کاکَری، نورزای، اَچَکْزای، سَکَرزی، علیزی، ملاخیل، بارَکزى، اَلکُوزى و دُرانى و پُوپَلزایی و کوچی در ارزگان ساکن شدند (رک: ارزگان. واگذاری مناطق به پشتونها بعد از جنگ).
جمعیت این ولسوالی در پلان سهسالۀ ولسوالی خاص ارزگان در سال ۱۳۹۶ ش، ۱۲۶۶۰۰ نفر بیان شده است که ۷۵ درصد پشتون و ۲۵ درصد هزاره است (پلان سه سالۀ ولسوالی خاص ارزگان، ۱۳۹۶).
طوایف زَولِی و سلطاناحمد در سیابَغَل؛ حسینی در منطقۀ حسینی؛ قلندر در سِیرو و باغچار؛ سلطاناحمد و شاخههایی از طوایف دیگر در پهلوان؛ سلطاناحمد در دَنسَنگوی زَولِی بالای آبپران؛ بهروز، نیکروز، شِیخَه و قَدَم در مرکز وجود دارند. در جویِ نو از طوایف مختلف وجود دارد. شاخههایی از طوایف شیرداغ، حسینی و جاغوری در کُندُلان هستند (احسانی، ۱۳۹۶).
شخصیتهای هزاره در سطح ولسوالی دورۀ عبدالرحمان خان عبارت بودند از کلبحسین سنگقورت، کلبحسین بازار از زَولِی، میرزا آلَیْ از سلطاناحمد و داوود از کوشه ارزگان، کلبحسین را بعد از اسارت، به کابل بردند و او به عبدالرحمان خان گفت: «اگر تو آتشقورت هستی، من سنگقورت هستم.» امیر دستور داد وی را بین قَرقَم (پوست خشکشدۀ گاو که آن را سالم در میآورند و خشک میکنند) کنند و از کوه آسمایی پایین بیندازند (احسانی، ۱۳۹۶). هزارهها و سادات ارزگان خاص: برات کلانتر نورزیی، حاج محمد، حاج نورعلی، حاج حیدر گیزوی، میرزا ایوب، میرزا موسی، میرزا سرور و میرزا خدانظر، محمدهاشم اکبری، شیخ میراحمد میرزایی، محمد فیاض، قربانعلی ارزگانی، محمداسلم صالحی، سید اسحاق نقوی، محمدامین احمدی، سید رجبعلی، ارباب علیرحم، عبدالعلی گوهری، ملا محمداسحاق مشهور به کربلایی مقدس، سلطانعلی ارزگانی، اکرم گیزابی، عبدالعدل دایفولادی از شخصیتهای پشتون در سطح ولسوالی میتوان به افراد زیر اشاره کرد: ملا عبدالقادر، ملا عبدالکریم، خدایداد خان، دوستمحمد خان (معروف به دوستُگ)، وکیل عبدالقیوم، ملک رئوف، صوفی محمدعالم و عبیدالله بارکزی.
منبع: دانشنامه هزاره، ج1