مجمع علما و طلاب ارزگان

"پایگاه انترنتی"مجمع علما و طلاب ارزگان

مجمع علما و طلاب ارزگان

"پایگاه انترنتی"مجمع علما و طلاب ارزگان

مجمع علما و طلاب ارزگان

پایگاه اطلاع رسانی"مجمع علما و طلاب ارزگان" با هدف ارائه اطلاعات مفید در باره تاریخ، جغرافیا و مردم ارزگان، آشنایی با علما، شخصیت ها و معرفی فرهیختگان ارزگانی و آثار علمی آنان، ایجاد شده است.
ساختار سایت، دارای چند محور کلی است که موضوعات متعددی را شامل می شود. بخش "تاریخ ارزگان" حاوی اطلاعاتی در باره گذشته تاریخی، جغرافیا و مردم ارزگان است. در بخش "علمای ارزگان"زندگینامه علمای برجسته ارزگان و خدمات علمی، فرهنگی و سیاسی آنان، قرار داده شده است. در بخش "اندیشوران ارزگانی" به معرفی فعالیت های فرهنگی، تبلیغی و پژوهشی فرهیختگان ارزگانی پرداخته شده و آثار علمی فاخر آنان در قالب صدها کتاب و مقاله، جهت استفاده در اختیار عموم قرار گرفته است. بخش"مشاهیر ارزگان" به معرفی شخصیت های تأثیرگذار در منطقه ارزگان و خدمات آنان اختصاص دارد. در بخش "نشست ها و همایش ها" به معرفی اقدامات ثمر بخش مجمع علما و طلاب ارزگان در برگزاری نشست ها و همایش های علمی، پرداخته شده است که همایش بین المللی ارزگان، یکی از نمونه های بارز آن است(متن مجموعه آثار همایش در پنج جلد، جهت دانلود در سایت قرار داده شده است).
امید است با مساعدت فرهیختگان ارزگانی در غنا بخشی محتوای سایت، این پایگاه به سایت مرجع، برای مخاطبان ارزگانی تبدیل شود.

نویسندگان

۵۵ مطلب توسط «مدیر» ثبت شده است


مشخصات: عبدالوهاب کریمی فرزند ابراهیم متولد1343 افغانستان،‌ ولایت ارزگان،‌ ولسوالی ارزگان خاص
ادرس ایمیل: karimi.wahab@gmail.com؛ شماره موبایل: ۰۹۱۹۳۵۱۸۰۵۳
تحصیلات حوزه ای: فارغ التحصیل سطح چهار حوزه از مدرسه حجتیه
تحصیلات دانشگاهی: 

  1. کارشناسی رشته حقوق، قم، مؤسسۀ آموزشی پژوهشی امام خمینی در سال 1385؛ 
  2. کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرمشناسی، قم، مؤسسۀ آموزشی- پژوهشی امام خمینی در سال 1389؛ عنوان پایان‌نامه:‌ «بررسی فقهی و حقوقی ترک فعل در تحقق عنصر مادی جرم»؛
  3. دکترای حقوق جزا و جرم شناسی، جامعه المصطفی العالمیه، مجتمع آموزش عالی علوم انسانی اسلامی، سال ۱۴۰۲. عنوان رساله: «سیاست کیفری اسلام و افغانستان در قبال جرایم مالیاتی»

فعالیت های اجرایی:

  1. رئیس دانشکده حقوق دانشگاه ابن سینا از سال ۱۳۹۲- ۱۳۹۶.
  2. ریاست دیپارتمنت حقوق جزا در دانشگاه ابن سینا از ۱۳۹۸ – ۱۳۹۹.
  3. کدر علمی و استاد رشته حقوق جزا و جرم‎شناسی دانشگاه ابن سینا در کابل از سال 1389 تا 1400؛

فعالیت های پژوهشی:

الف) کتاب ها:

1. بررسی فقهی- حقوقی ترک فعل در تحقق عنصر مادی جرم، انتشارات مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی؛ چاپ اول‌ 1392. دانلود

2. نسل زدایی هزاره‌های ارزگان از منظر حقوق بین الملل کیفری، قم:‌ انتشارات صبح امید دانش، ۱۴۰۱. دانلود

2. حقوق جزای اختصاصی 1 (جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص)، چاپ بنیاد آسیا، چاپ اول 1398. دانلو

3. حقوق جزای اختصاصی افغانستان(جرایم علیه اموال و مالکیت)، کابل، نشر واژه 1398. دانلود

4.

 

5. شرح کود جزا (مجموعه ای چهار جلدی)

این چهار جلد کتاب به صورت مشترک با همکاری ۱۵ نفر از استادان دانشگاه‌های افغانستان، در 2524 صفحه تدوین گردیده و توسط بنیاد آسیا، در سال 1398 در کابل به چاپ رسیده است.

جهت استفاده اهل تحقیق، متن این مجموعه ی ارزشمند چهار جلدی در اختیار مخاطبان گرامی سایت مجمع علما و طلاب ارزگان، قرار می گیرد

دانلود جلد اول

دانلود جلد دوم

دانلود جلدسوم

دانلود جلدچهارم

6. آیات حقوقی قرآن کریم، پژوهشگاه جامعه المصطفی(آماده چاپ).

ب) مقالات:

  1. ناامنی و شیوه های مبارزه با آن از نظر اسلام ‌(قسمت اول)؛ مجله سراج، شماره 1، 1373؛
  2. ناأمنی و شیوه‌های مبارزه با آن از نظر اسلام (قسمت دوم)، مجله سراج، شماره 2، 137۳.
  3. منشاء حق از دیدگاه و اسلام مکاتب حقوقی فصلنامه مطالعات حقوقی، شماره 5، 1386؛
  4. جرم ترک فعل در قانون جزای افغانستان، فصلنامه مطالعات حقوقی، شماره 7، 1386؛
  5. ترک فعل به عنوان رفتار مجرمانه، مجله ماهانه معرفت، شماره 11 شماره پیاپی 134، 1387؛
  6. حقوق متهم از دیدگاه قوانین افغانستان و اسناد بین المللی، فصل نامه گفتمان نو، شماره 20 و 21، 1388؛ (کابل افغانستان).
  7. پیشگیری از جرم از منظر قرآن، مجله ماهانه معرفت، شماره 148، 1389؛
  8. ضرورت شورای ملی ،  فصلنامه اندیشه معاصر، شماره ۱۳ ، ۱۳۹۷، کابل افغانستان؛
  9. مسئولیت جزایی فرمانده به دلیل انجام ندادن وظیفه‌ای فرماندهی، کتاب سینا،‌ سال اول، شمارة اول،‌ 1390؛
  10. وظایف و صلاحیت‌های شورای ملی از نگاه قانون اساسی افغانستان، مجلة قانون اساسی، سال اول،‌ شمارة نخست، خزان 1391.
  11. جاسوسی سایبری، کتاب سینا، شمارة سوم،1393؛
  12. نقد کد جزای افغانستان، کتاب سینا شماره 5، بهار 1397.
  13. شرم و پیشگیری از جرم از منظر جرم شناسی و اخلاق اسلامی، مجله علمی پژوهشی، پژوهش‌های اخلاقی، سال یازدهم، شمارۀ 3 بها 1400.
  14. نسل زدایی هزاره‌های ارزگان از دیدگاه حقوق بین الملل کیفری و اسناد تاریخی، در کتاب مجموعه مقالات کتاب همایش بین المللی ارزگان، ۱۴۰۱.
  15. مبانی فقهی و حقوقی سیاست کیفری در برابر جرایم مالیاتی، مجله علمی و پژوهشی مطالعات فقه و مبانی حقوق، پذیرش این مقاله اخذ شده است.
  16. بررسی فقهی و حقوقی نسل زدایی شیعیان افغانستان، مجله مطالعات اسلامی حقوق، سال دوم، شماره ۲، پاییز و زمستان ۱۴۰۲.

سایر مقالات: 

1. تنبیه بدنی زنان؛ 2. آزار جنسی؛ 3. تنبیه بدنی؛ 4. خشونت خانگی علیه کودکان؛ 5. حقوق کودکان؛6 . خشونت علیه مردان؛ 7. خشونت علیه سالمندان؛ 8. وفای به عهد؛ 9. حقوق کودکان در ایران. 10 بلندهمتی

مدخل ها: (مدخل دانشنامه حقوق بشر/ پژوهشگاه المصطفی): 1. نسل‌کشی؛ 2. مواهب طبیعی؛ 3. اصل قانونی بودن جرم و مجازات؛ 4. حق نافرمانی مدنی؛ 5. حق بر اشتغال.

ج) کرسی ترویجی و سمینارهای علمی:

  1. نشست علمی بررسی ابعاد کد جزای افغانستان، نوآوری ها و چالش ها،  
  2. قم:‌ مجتمع امین بلوک ۳، ۱۱/ ۱۱/ ۱۳۹۶.
  3. جایگاه همایش بین المللی ارزگان درسیره تاریخ نگاری هزاره ها، قم:‌ مجتمع امین بلوک ۳، ۲۱/ ۹/ ۱۴۰۲.
  4. ۳. حقوق بین الملل بشردوستانه ، الزامات و چالش ها، کابل،‌ دانشگاه ابن سینا    ۷ / ۸ / ۱۳۹۴
  5. ۴. بررسی حقوقی نسل زدایی هزاره‌ها در اسناد بین المللی، مجتمع آموزش عالی شهید بنت الهدی    ۵/ ۸ / ۱۴۰۱
  6. نشست راهبردهای کد جزا برای مبارزه با جرایم، کابل،‌ دانشگاه ابن سینا ۲ / ۸ / ۱۳۹۷
  7. جرایم سایبری در کد جزای افغانستان، دانشگاه بامیان ۵/ ۲ / ۱۳۹۸
  8. حمایت  جزایی از حقوق مصرف کننده و مبانی آن، کابل، دانشگاه ابن سینا،۱۶ / ۸ / ۱۳۹۸
  9. بررسی جایگاه کلینیک حقوقی در دانشگاه ابن سینا، کابل:‌ دانشگاه ابن سینا، ۲۹ / ۹ / ۱۳۹۶
  10. وبینار علمی جنایت نسل کشی، مفهوم، عناصر و ضمانت اجرا، کابل:‌ دانشگاه ابن سینا، ۱۷ / ۵/ ۱۴۰۰
  11. نشست علمی راهبردهای کد جزا در مبارزه با جرایم، کابل:‌ دانشگاه ابن سینا، ۲ / ۸ / ۱۳۹۷
  12. همایش حقوقی نقد و بررسی کد جزایی افغانستان، کابل:‌ دانشگاه ابن سینا،۳۰ / ۶ / ۱۳۹۶
  13. کرسی ترویجی با «عنوان مبانی فقهی و حقوقی سیاست کیفری در برابر جرایم مالیاتی»مجتمع آموزش عالی علوم انسانی اسلامی ۲۱/ ۹/ .۱۴۰۲
  14. محکمه تمثیلی سرقت مسلحانه‌ همراه با ضرب و جرح و برخورد با موظفین امنیتی، کابل:‌ دانشگاه ابن سینا۲۰ / ۹/ ۱۳۹۸
  15. محکمه تمثیلی پرونده قتل، کابل:‌ دانشگاه ابن سینا، ۱۳ / ۹ / ۱۳۹۸

د)‌ راهنمای، مشاوره و داوری پایان نامه ها: راهنمایی، مشاوره یا داوری حداقل ۶۰ پایان‌نامه در دانشگاه ابن سینا کابل.
ه) تدریس: یازده سال تدریس در دانشگاه‌های ابن سینا، جامعه المصطفی و کاتب در کابل. 

smileyتذکر: هرگونه استفاده از مطالب این سایت، تنها با ذکر منبع: پایگاه اطلاع رسانی مجمع علما و طلاب ارزگان، مجاز است.


حجت الاسلام غلام رسول محسنی ارزگانی، دانش آموخته سطح چهار، محقق و پژوهشگر

1. زندگینامه:

این جانب غلام رسول محسنی ارزگانی باغچاری، فرزند غلام علی، فرزند علی رحیم، فرزند احمد علی، فرزند علی ظفر، فرزند محمد ظفر... متولد 1335ش، در قریه با غچار، محله اهنگران. خواندن و نوشتن، تعلیم آموزش قرآن و رو خوانی ابتدایی را در مکتب خانه محلی، به پایان رساندم.  بعد از تعلیم و آموزش خواندن و نوشتن، در قریه باغچار تأسیس مکتب دولتی شده که درآن دوره سه ساله بود که به معلمی سید عبدالله فرزند سید رجبعلی که خدا هردوی آن ها را رحمت کند و هر دو ازبزرگان منطقه و معروف بود. تعلیم دیدم. بعد از دوره سه ساله مکتب باغچار، مکتب منطقه تبدیل به شش ساله شده و سه سال دیگر را نیز ادامه داده و یک دوره شش ساله را به اتمام رساندم. در این مرحله از زندگی، یک فرد باسواد بوده که کاملا بر خواندن و نوشتن مسلط شدم. بعد ازاین مرحله، راه مدرسه علوم دینی را درپیشگرفته و آغاز به تعلیم ادبیات عربی کرده و مرحله از صرف و مقدمات نحو را از محضر استاد بزرگوار ملا خدا نظر آخوند( معروف به آخوند صاحب باغچار رحمت الله علیه) استفاده کردم. در این برهه از دوره تحصیل، دو سال را در یکی از مدارس علمیه جاغوری که توسط حجت الاسلام والمسلمین شیخ علی وثوقی، از علمای نجف، تأسیس شده بود، به استادی ایشان و همکارانشان استاد شیخ عرفانی و استاد شیخ الاسلام نظری بهره بردم.
بعد از دوره تحصیل در جاغوری، در1354 در مرکز ولسوالی ارزگان خاص، حوزه علمیه توسط حجت الاسلام سید اسحاق نقوی تأسیس گردید که دو سال را در آنجا به استادی آقایان حجت الاسلام شهید سید محمد مظفری و حجت الاسلام محمد فیاض مشغول به تحصیل گردیدم. درسال 1357 که کودتای کمونیستی ها به وجود آمد، مدر سه ارزگان از رونق افتاده و در بهار 1359 راهی جمهوری ایرن شدم. بعد از تغییر و تحولات، دراوایل سال 1363 وارد حوزه علیمه اصفهان شده و دو سال را در آن جا گزرانده و درسال 1365 وارد حوزه علمیه قم گردیدم. پس از ورود درقم، مکاسب، رسایل، و کفایه را از محضر اساتید بزرگوار آقایان: حجج اسلام اعتمادی، پایانی و ستوده بهره بردم. در آن شرایط حوزه علمیه از نظر توجه به اخلاق طلبه ها و دورس اخلاق، رونق خاص داشتند. در آن زمان چند نفر از بزرگان در س اخلاق می گفتند که از آن جمله، آیت الله مشکینی، آیت الله مظاهری، آیت الله اشتهاردی و... توفیق شدند که مدتی، روزهای پنجشنبه از محضر آیت الله مشکینی و شبهای جمعه از درس اخلاق آیت الله مظاهری استفاده نمایم. در دوره دروس خارج توفیق شد که از محضر آیات عظام، فاضل لنکرانی، شبیری زنجانی، آیت الله سبحانی و جواد تبریزی بهره ببرم. در کنار دورس خارج، در درس تفسیر ایت الله جوادی آملی نیز  شرکت کرده و از اواخر سوره بقره تا سوره هود، در محضر ایشان تلمذ نمودم. و هم چنین توفیق شد، که بخش از اسفار ملاصدر را از محضر علامه حسن زاده آملی (رحمت الله علیه) بهره برده و بخش دیگری از اسفار را از درسهای ضبط شده آیت الله جوادر آملی( از ج6 الی9) و منظومه ملا هادی سبزواری را ازدرسهای ضبط شده آیت الله انصاری شیرازی و عرفان نظری را از درسهای ضبط شده آیت الله فیاض و شرح فصوص الحکم ابن عربی را از درسهای آیت الله استاد جوادی آملی بهره ببرم. البته این نکته نیز قابل تذکر است، استفاد از دروس ضبط شده بزرگان که اشاره شدند، این گونه نبودند که تخصصی به آنها وارد شده و تخصص در آنها پیدا کرده باشم. آمّا در کل، قاعده کلّی از این دروس را به دست آورده و به قواعد از این علوم آشنا شده که در واقع راه فهم ودرک صحیح از عقاید و روایات می باشند. پس از سال های 1379و 80، در کنار دروس حوزه مشغول کار های تحقیق و پژوهش شده و مطالعات جنبی را ثبت و نوشته و ذخیره نمودم. از سالهای 1385ش ببعد با برخی مراکز علمی پژوهشی، همانند: پژهشگاه دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مرکز مطالعات و پژوهشهای علمی وفرهنگی حوزه علمیه، مرکز پژوهشی سازمان حج، مدر سه حجّتیه و جامعه العلوم، و دانشنامه امام رضا علیه السلام و دانشنامه نماز جمعه در تاریخ اسلام و...  همکاری نمودم. شیوه این همکاریها، به صورت کتاب، مقاله و پاسخ به شبهات بود. محصول این تحقیقات، قرآنی، تاریخی، اجتماعی، اعتقادی، علمی و پژهشی می باشند.

2. آثار و تألیفات:
الف). کتاب ها:
1. سیمای اهل بیت علیهم السلام در عرفان اسلامی، غلام رسول محسنی ارزگانی، قم، بوستان کتاب، سال نشر: 1391.


2. سیمای اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه، غلام رسول محسنی ارزگانی، قم، بوستان کتاب، سال نشر: 1393.

 

3. برخورد ائمه (ع) با مدعیان مهدویت، غلام رسول محسنی ارزگانی، قم، بوستان کتاب، سال نشر: 1393..

ب) مقالات:

  1. زن در آیینه اشعار مولوی، غلام رسول محسنی ارزگانی و فاطمه محمدی، مجله بانوان شیعه، تابستان 1387 - شماره 16 (‎36 صفحه - از 61 تا 96).
  2. انتظار و حکومت اسلامی در عصر غیبت از نگاه امام خمینی(ره)،  غلام رسول محسنی ارزگانی، مجموعه مقالات دهمین همایش بین‌المللی دکترین مهدویت، تابستان ۱۳۸۷.
  3. آسیب‌شناسی فرهنگ انتظار و مهدی‌باوری، غلام رسول محسنی ارزگانی، مجموعه مقالات پانزدهمین همایش بین‌المللی دکترین مهدویت، تانستان1395.
  4. ارزش و جایگاه انسان در نظام هستی از دیدگاه امام خمینی(ره)، غلام رسول محسنی ارزگانی، مجله حضور بهار ۱۳۸۸ شماره ۶۸.
  5. دیدگاه تفسیری و نقد علامه طباطبایی(ره) در داستان افک، 
  6. نقش دعاهای امام سجاد(ع) در بیان معرفت فرهنگ قرآن
  7. نقش امام سجاد(ع) در رهبری وگسترش فرهنگ شیعه
  8. جایگاه اهل بیتت علیهم السلام در نظام هستی
  9. شخصیت و حقوق زن در جاهلیت مدرن و اسلام، 
  10. چهل حدیث در موضوع وحدت، اتحاد و همدلی،
  11. زن در آینه عرفان مولانا جلال الدین بلخی،
  12. نقش دعای عرفه در تبیین معرفت خداوند
  13. چهل حدیث درموضوع صلح، اصلاح و مدارا
  14. قلمروهای آزادی سیاسی درقرآن
  15. راهکارهای اصلاح جامعه در قرآن،
  16. چهل حدیث در موضوع خانواده،
  17. مسأله فدک و حضرت زهرا(س)
  18. قرآن و پاسخ به نیاز های زمان
  19. ماده اصلی عالم ازدیدگاه قرآن
  20. آزدادی اعتقادی در قرآن
  21. عقل وعبادت،
  22. غایت خلقت،

حجت الاسلام رحمت الله ضیایی ارزگانی؛ دانش آموخته سطح چهار؛ محقق کلام و مذاهب

الف) کتاب ها:

1. خدا در نگاه وهابیت، رحمت الله ضیایی، تهران، مشعر، 1387ش. دانلود

2. شکست اوهام (پاسخ به شبهات وهابیت)، رحمت الله ضیایی، تهران، مشعر، ۱۳۹۱.‬  دانلود

3. کالبد شکافی عقاید وهابیت، رحمت الله ضیایی و حمید الله رفیعی، تهران، مشعر، 1390. دانلود

4. چراغ هدایت، رحمت الله ضیایی و مجتبی باقری، تهران، نشر مشعر، 1395.

    

5. پرسش های دانشجویی، رحمت الله ضیایی و جمعی از نویسندگان، تهران، انتشارات مشعر 1395.

   

6. پرتوی در تاریخ ارزگان (زندگی علمی و سیاسی سید اسحاق نقوی)، رحمت الله ضیایی، دارالعلم 1401.

   

 ب)مقالات:

  1. نقش افغانستان در تمدن اسلامی، رحمت الله ضیایی ارزگانی، فصلنامه پژوهش های منطقه ای، شماره 7 (تابستان 1390)، ص 15
  2. جایگاه دینی و علمی اهل بیت(ع) در آثار امام فخر رازی، رحمت الله ضیایی ارزگانی، حبل المتین سال چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۱.
  3. امام علی(ع) از نگاه مولانا جلال الدین محمد بلخی، رحمت الله ضیایی ارزگانی، حبل المتین سال چهارم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۳.
  4. نقش افغانستان در تمدن اسلامی، ضیائی ارزگانی، رحمت الله ؛ جریان شناسی دینی معرفتی در عرصه بین الملل 1390،ش7، ص 15 تا 52.
  5. جایگاه اهلبیت در آثار سنائی غزنوی، رحمت الله ضیایی ارزگانی، حبل المتین سال پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱۶
  6. نقش شعائر دینی در همبستگی جهان اسلام، حجت الاسلام والمسلمین رحمت‌الله ضیایی؛ ره توشه، بهار 1400، ش 128، ص61 -71.
  7. خضوع و خشوع، ضیائی ارزگانی، رحمت الله ؛ دانشنامه امام خمینی»جلد پنجم (حوزه علمیه قم ـ روشنفکری) (‎7 صفحه - از 159 تا 165 )
  8. اکوان اربعه، ضیائی ارزگانی، رحمت الله ؛ دانشنامه کلام اسلامی»جلد 1 (آ - ا) (‎3 صفحه - از 391 تا 393 )
  9. امامت امام حسین علیه السلام، ضیائی ارزگانی، رحمت الله ؛ دانشنامه کلام اسلامی»جلد 1 (آ - ا) (‎4 صفحه - از 442 تا 445 )
  10. امامت امام هادی علیه السلام، ضیائی ارزگانی، رحمت الله؛ دانشنامه کلام اسلامی»جلد 1 (آ - ا) (‎3 صفحه - از 483 تا 485 )
  11. اسماء الحسنی، ضیائی أرزگانی، رحمت الله؛ :دانشنامه کلام اسلامی»جلد 1 (آ - ا) (‎5 صفحه - از 284 تا 288 )
  12. امامت امام رضا علیه السلام، ضیائی ارزگانی، رحمت الله ؛ دانشنامه کلام اسلامی»جلد 1 (آ - ا) (‎2 صفحه - از 446 تا 447 )
  13. امامت امام جواد علیه السلام، ضیائی ارزگانی، رحمت الله؛ دانشنامه کلام اسلامی»جلد 1 (آ - ا) (‎3 صفحه - از 435 تا 437 )

سید ابوطالب مظفری؛ شاعر، نقّاد و نویسنده
1. زندگی نامه:

سیدابوطالب مظفّری سال ۱۳۴۴ در  ولایت اروزگان، در قریۀ باغچار و در یک خانوادۀ مذهبی دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در همین قریه به پایان برد و در کنار آن، تحصیلات حوزوی را هم در آنجا آغاز کرد. در سال ۱۳۵۹ به ‌اجبار به پاکستان مهاجرت کرد سپس به ایران مهاجرت کرد و در مشهد ساکن شد. در سال ۱۳۶۱ در حوزۀ علمیۀ مشهد پذیرفته شد و ادامه تحصیل داد و تا کنون در همین شهر زندگی می‌کند. مظفری از اندوهگین‌ترین و ناله‌مندترین شاعران افغانستانی است. مظفری از شاعران پیشگام در ادبیات مقاومت افغانستان است. وی عضو مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان و از بنیان‌گذاران فصلنامه ادبی هنری «درّ دری» و سردبیر آن بوده است.
2. آثار و تألیفات:

الف) کتاب ها:
1. عقاب چگونه می‌میرد(مجموعه شعر) ابوطالب مظفری، کابل، نشر آمو، ۱۳۹7ش.


2. خون تاک(گزیده شعرهای سید اسماعیل بلخی)، ابوطالب مظفری، انتشارات تاک، سال ۱۳۹۶ش.


3. پایتخت پری ها: شعر معاصر افغانستان، ابوطالب مظفری، تهران، انجمن شاعران ایران، 1393.


4. سوگنامه بلخ، ابوطالب مظفری، تهران، انتشارات حوزه هنری (سوره مهر)، ۱۳۷2ش.


5.شهریاری و شتربانی، ابوطالب مظفری، موسسه انتشارات عرفان، اردیبهشت1402.


6. تنباکوی تلخ وطنی، سید ابوطالب مظفری، موسسه انتشارات عرفان، اردیبهشت 1402.


7.گزیده ادبیات معاصر (مجموعه شعر) ابوطالب مظفری‌، تهران‌: کتاب نیستان‌، 1378.
ب) مقالات:
1.  سروده‌ای درباره امام علی(ع)، سرود.مظفری در شب شعر با حضور آیت‌الله خامنه‌ای، سال ۱۳۹۴ش.
2. «سوگنامه، در سوگ عبدالعلی مزاری(دبیرکل حزب وحدت اسلامی افغانستان که در اسفند ۱۳۷۳ توسط طالبان شهید شد)، پگاه حوزه، ش۲۸، آذر ۱۳۸۰.
3. «انتحار می‌کنم»، ابوطالب مظفری، نشریه شعر، ش۷۳، آذر ۱۳۹۳ش.
4. «فصل درد؛ در رثای بزرگ بیدارگرِ اقالیم قبله، امام خمینی»، نشریه درسهایی از مکتب اسلام، سال ۳۷، ش۳، خرداد ۱۳۷۶ش.
5. «دهان زخمِ جگر، بوسه از نمک برداشت» شعر معاصر افغانستان، مجله شعر، ش۵، مرداد ۱۳۷۲ش.
6. «سِحر، یا معجزه؟»، ابوطالب مظفری، نشریه شعر، ش۵۵، فروردین ۱۳۸۶ش.
7. «از دامغان تا غزنین (جریان مثنوی‌سرایی در شعر مقاومت افغانستان)»، نشریه سوره‌اندیشه، ش۲۴، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۵ش.
8. «صورت از بی‌صورتی: نگرشی بر ساختار روائی مثنوی مولوی»، نشریه شعر، ش۳۳، پاییز ۱۳۸۲ش.
9. «شعر نهضت و شعر نظام (نگرشی به شعر انقلاب اسلامی ایران)»، نشریه شعر، ش ۳۴، زمستان ۱۳۸۲ش.
10. «خدا را محتسب ما را به فریاد دف و نی بخش»، نشریه سراج، قم، مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان، ش ۱۶و۱۷، بهار و تابستان ۱۳۷۸ش.
11. «گویش هزارگی، شاخه‌ای از زبان پارسی»، نشریه شعر، ش۲۱، پاییز ۱۳۷۶ش.
12. «بومی سرایان معاصر»، ابوطالب مظفری، نشریه شعر، ش۲۱، پاییز ۱۳۷۶ش.
13. «مخته، دمیدن در اجاق‌های خاموش»، ابوطالب مظفری، نشریه شعر، ش۱۴، آبان ۱۳۷۳ش.
3. فعالیت‌های مطبوعاتی:
مظفری از بنیان‌گذاران فصلنامۀ ادبی، هنری و فرهنگی «درّدری» است که به صاحب‌امتیازی مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان در ایران منتشر می‌شد. وی سردبیری این نشریه و نیز «خط‌سوم» به صاحب‌امتیازی مؤسسۀ فرهنگی «در دری» را بر عهده داشته است که با برخی از چهره‌های ادبی و فرهنگی افغانستان همچون محمدکاظم کاظمی، جواد خاوری، علی پیام، حمزه واعظی، سید نادر احمدی و محمدشریف سعیدی به راه انداخته شد. هر دو فصلنامه تا شماره سیزدهم به نشر رسیدند و سپس به دلیل نبود پشتوانه‌های مالی از چاپ بازماندند. ابوطالب مظفری هم اکنون ریاست شورای علمی دانشنامه هزاره را بر عهده دارد. جلد اول این دانشنامه در تابستان ۱۳۹۷ توسط بنیاد دانشنامه، به چاپ رسیده است.
سروده «یاقوت باز مانده ز تاراج ارزگان»


استاد ابوطالب مظفری، در سروده ای که به استاد امین احمدی تقدیم کرده است، شرح «هزار ساله ستم بر هزاره‌گان» را منتشر کرده است.
مظفری خود نوشته است: دو سال قبل بود، شنیده‌بودم برای داکتر «محمد‌امین احمدی»، مشکلی پیش آمده و کسالتی پیدا کرده. چندی بعد وقتی فیلم سخنرانی ایشان را در سیمنار فیض‌محمد کاتب دیدم، سخت شکسته می‌نمود،این قصیده حاصل آن آیام است. قصدم این بود که روزی از نزدیک ببینم و تقدیم کنم که فرصت دست نداد. داکتر احمدی گذشته از علم و فضلی که دارد؛ استاد من است. من بخش‌های از جامع‌المقدمات را در کودکی، نزد ایشان خوانده‌ام. اتفاقات این روزهای ارزگان بهانه شد تا این چکامه را به شکل نامۀ‌ سرگشاده تقدیم ایشان و هموطنان همیشه داغدار ارزگانی‌ام کنم:‌
بودم به خلوتی و نظر بسته بر جهان
با خویش، بدگذاره و با خلق، بدگمان
تلخ و ترش، خلاف همه طبع‌های شاد
با بغض‌ های مستندِ در گلو نهان

امان الله شفایی، دکترای علوم سیاسی(a.a.shafaei@al-bayan.ir)
کتاب ها:
1. جمهوری بدون جمهور (تأملاتی درگسست و شکست جمهوری اسلامی افغانستان)، امان الله شفایی، نشر کوهسار 1403.

2. جریان شناسی تاریخ معاصر افغانستان، امان الله شفایی، سال چاپ ۱۳۹۳ش.

3. تحلیل گفتمانی اسلام‌های سیاسی در افغانستان، امان‌الله شفایی، تهران، موسسه ابرار معاصر، 1397.

4. چپ‌گرایی در افغانستان؛ تحلیل کارنامه پیروان ماکسیسم- لنینیسم، کابل، بنیاد اندیشه، سال چاپ: 1396.


5. انسجام سیاسی در جوامع چندفرهنگی، امان‌الله شفایی، مرکز نشر المصطفی(ص)، سال چاپ 1394.


6. تروریسم با نقاب مذهب در آسیای مرکزی، امان‌الله شفایی، مرکز نشر المصطفی(ص)، سال چاپ: 1401.

7. سیاست و حکومت در افغانستان، امان الله شفایی، انتشارات بنیاد اندیشه، کابل 1398.
8. افغانستان؛ سیاست به نام خدا‬: تاملاتی در باورهای قدسی اسلام‌گرایان‏‫، امان‌الله شفایی، قم، صبح امید دانش، 1401.

مقالات:
1. نقش حوزه های علمیه در تقریب مذاهب اسلامی، شفایی، امان الله ، اندیشه تقریب»بهار 1390 - شماره 26 (‎24 صفحه - از 65 تا 88).
2. جایگاه آیات قرآن در تکوین تفکر سیاسی آیت‌الله مرتضی مطهری، میرعلی، محمد علی ؛ شفایی، امان الله؛ پژوهش های سیاست اسلامی»بهار و تابستان 1396 - شماره 11، صفحه - از 11 تا 36)
3. حزب الله لبنان و هم گرایی اسلامی (دیدگاه ها، اهداف و تأثیرات)، شفایی، امان الله؛ اندیشه تقریب»تابستان 1388 - شماره 19 (‎20 صفحه - از 69 تا 88).
4. پیشگامان تقریب: ابن شهر اشوب عالم تقریبی قرن ششم، شفایی، امان الله؛ اندیشه تقریب»زمستان 1390 - شماره 29 (‎12 صفحه - از 85 تا 96).
5. تبیین قلمرو آموزة «امت» در جوامع چندفرهنگی، امان الله شفایی، حکومت اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
6. پیشگامان تقریب: آخوند خراسانی طلایه دار تقریب و اتحاد در عرصه عمل، شفایی، امان الله؛ اندیشه تقریب، 1390، ش 27 (‎18 صفحه - از 111 تا 128).
7. جریان‌شناسی فکری- سیاسی تصوف در افغانستان، حسین زحمتکش و امان الله شفایی، مطالعات اوراسیای مرکزی، 1394،ش 2، صفحه - از 251 تا .272
8. مساله‌ی مشروعیت در اندیشه و کارنامه‌ی اسلام‌گرایانِ پیرو ولایت فقیه در افغانستان، امان الله شفایی، محمدعلی میرعلی و یوسف خان محمدی، علوم سیاسی- دانشگاه باقرالعلوم (ع)، پاییز 1399 - شماره 91، صفحه - از 106 تا 132).
9. آموزه های انسجام جوامع چند فرهنگی در اندیشه سیاسی اسلامی، بهروز لک، غلام رضا ؛ شفایی، امان الله؛ علوم سیاسی- دانشگاه باقرالعلوم (ع)، زمستان 1390، سال چهاردهم- شماره 56 ، علمی-ترویجی، صفحه - از 83 تا 112).
10. تحلیل گفتمانی جریان‌ اخوانی در افغانستان، شفایی، امان الله؛ جریان شناسی دینی معرفتی در عرصه بین الملل»پاییز و زمستان 1398، دوره اول - شماره 2 (‎24 صفحه - از 33 تا 56).
11. نقش دولت های اسلامی در اتحاد مسلمانان، شفایی، امان الله؛ اندیشه تقریب»بهار 1387 - شماره 14 (‎24 صفحه - از 59 تا 82).
12. تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر تحولات سیاسی منطقه قفقاز، شفایی، امان الله؛ علوم سیاسی - دانشگاه باقرالعلوم (ع)، زمستان 1388 - شماره 48 ، صفحه - از 155 تا 180).
13. جریان شناسی فکری- سیاسی عصر امامت امام باقر علیه السلام، شفایی، امان الله، علوم سیاسی- دانشگاه باقرالعلوم (ع)، زمستان 1389 - شماره 52 ، صفحه - از 65 تا 92).
14. نقش امام موسی صدر و آیت الله سیستانی در انسجام سیاسی جامعه چند فرهنگی لبنان و عراق، شفایی، امان الله ؛ بهروزی لک، غلامرضا؛ علوم سیاسی- دانشگاه باقرالعلوم (ع)، پاییز 1392 - شماره 63 ، صفحه - از 83 تا 106).

15تبیین رابطه عقل و عشق در قیام حسینی، شفایی، امان الله؛ کوثر معارف»پاییز 1390 - شماره 19 (‎36 صفحه - از 151 تا 186).
16. جریان شناسی فکری- سیاسی هزاره ها و تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر آن، زحمتکش، حسین ؛ شفایی، امان الله؛ پژوهش های انقلاب اسلامی، تابستان 1393- شماره 9 ، صفحه - از 187 تا 212).
17. هم گرایی اسلامی در اندیشه و عمل شهید نواب صفوی، شفایی، امان الله؛ اندیشه تقریب»بهار 1389 - شماره 22 (‎16 صفحه - از 57 تا 72).


حجت الاسلام نجیب الله نوری، دکترای روانشناسی (noori1351@gmail.com)

مقالات :

  1. بررسی رابطه میان انگیزه پیشرفت و خوش بینی، نجیب الله نوری، مسعود جان بزرگی، فصلنامه روان شناسی و دین، پش2 (1387)، ص 105. دانلود
  2. نقش محاسبه ی نفس در تربیت اخلاقی، نجیب الله نوری، مجله مطالعات فقه تربیتی، سال پنجم شماره 11 (تابستان 1389)، ص 149. دانلود
  3. بررسی رابطه خوش بینی اسلامی، افسردگی و سبک های مقابله با استرس در دانشجویان، حسین رادی، سمانه مشایخی، نجیب الله نوری، فصلنامه روان شناسی و دین، سال ششم شماره 1 (پیاپی 21، بهار 1392)، ص 29. دانلود
  4. ساختار مفهومی هویت بر پایه منابع اسلامی، نجیب الله نوری، علی عسگری، رحیم نارویی نصرتی، محمدصادق شجاعی، فصلنامه روان شناسی و دین، سال نهم شماره 4 (پیاپی 36، زمستان 1395)، ص 5. دانلود
  5. مولفه های فرایندی و ساختاری هویت دینی بر پایه منابع اسلامی، نجیب الله نوری، علی عسگری، رحیم نارویی نصرتی، محمدصادق شجاعی، نشریه اسلام و پژوهش های روان شناختی، پیاپی 4 (بهار 1395)، ص 7. دانلود
  6. عوامل و ساختار انگیزش رفتار انسان در اندیشه علامه طباطبائی، نجیب الله نوری، فصلنامه روان شناسی و دین، ش 4 (1396)، ص 5. دانلود
  7. پیش بینی عوامل صمیمیت زوجین بر اساس پای‏بندی به اخلاق اسلامی همسران، سید میرصالح حسینی جبلی، نجیب الله نوری، مجتبی گل براری، مجله پژوهش های روان شناسی اسلامی، سال دوم شماره 1 (پیاپی 2، بهار و تابستان 1398)، صص 7 -23. دانلود
  8. مقایسه کارآمدی خانواده در گروه های متفاوت از نظر پای‏بندی مذهبی و سبک های هویتی، نجیب الله نوری، سید جواد موسوی، جعفر جدیری، مجله پژوهش های روان شناسی اسلامی، پیاپی 1 (پاییز و زمستان 1397)، صص 106 -123. دانلود
  9. ارتباط سلامت روان و سبک های فرزندپروری با رضایت زناشویی و مقایسه آن بین طلاب ایرانی و افغانستانی، رضا ناصری فرد، نجیب الله نوری، نشریه پژوهش در علوم رفتاری و تربیتی با رویکرد اسلامی، پیاپی 1 (پاییز و زمستان 1397)، صص 7 -29.
  10. ساخت پرسش نامه رفتارهای معنوی مادر بر اساس منابع اسلامی و بررسی ویژگی های روان سنجی آن؛ هادی مجیدی، نجیب الله نوری، مجله پژوهش های روان شناسی اسلامی، سال سوم شماره 2 (پیاپی 5، پاییز و زمستان 1399)، صص 107 -119 . دانلود
  11. الگویی نوین از مولفه های خوش بینی از منظر نهج البلاغه، نجیب الله نوری، نشریه معرفت، شماره 12 (135، اسفند 1387)، ص 53. دانلود
  12. بررسی پایه های روان شناختی و نشانگان صبر در قرآن، نجیب الله نوری، فصلنامه روان شناسی و دین، پیاپی 4 (زمستان 1387)، ص 143. دانلود
  13. نقش مثب اندیشی در استحکام خانواده، نجیب الله نوری، مجله مطالعات فقه تربیتی، سال چهارم شماره 9 (پاییز 1388)، ص 73. دانلود
  14. رابطه خوش بینی از دیدگاه اسلام با افکار اضطرابی و افکار فراشناختی نگرانی (فرانگرانی)، نجیب الله نوری، مسعود جان بزرگی، فصلنامه روان شناسی و دین، سال ششم شماره 4 (پیاپی 24، زمستان 1392)، صص 63 -79. دانلود
  15. تکلیف فرزندم دستتان را می بوسد، دکتر نجیب الله نوری، رشد آموزش خانواده، پیاپی 2 (آبان 1398)، صص 22 -23.
  16. از اینجا رانده, از آنجا مانده / رفتارهای آسیب زای والدین در برابر انگیزش تحصیلی فرزندان، نجیب الله نوری، رشد آموزش خانواده، ش1 (مهر 1398)
  17. تدوین بسته آموزشی معنایابی زندگی برای نوجوانان بر اساس آموزه های اسلامی و اثربخشی آن، حسین ایمانیان، نجیب الله نوری، مجله پژوهش های روان شناسی اسلامی، سال چهارم شماره1 (پیاپی 6، بهار و تابستان 1400)، صص 49 -68 . دانلود
  18. بررسی رابطه بین خوش بینی سرشتی و خوش بینی از دیدگاه اسلام با رضایت مندی از زندگی، نجیب الله نوری، ناصر سقای بی ریا، فصلنامه روان شناسی و دین، سال دوم شماره 3 (پیاپی 7، پاییز 1388)، ص 29.
  19. به کارگیری روش تلفیقی (سه بعدی) در مطالعات علوم انسانی، نجیب الله نوری، عیار پژوهش در علوم انسانی، ش4، 1389، ص 101. دانلود
  20. مقابله معنوی با تنیدگی ها از دیدگاه اسلام، نجیب الله نوری، نشریه معرفت، سال بیست و دوم شماره 9  آذر 1392)، صص 47 -60. دانلود
  21. چه همسر خوبی دارید!، حجت الاسلام نجیب الله نوری، نشریه خانه خوبان، پیاپی 105 (آذر 1396)، ص 28.
  22. ویژگی های روان سنجی پرسش نامه ی عزت نفس معنوی با رویکرد اسلامی، محمد فرهوش، رضا مهکام، نجیب الله نوری، مجله پژوهش در دین و سلامت، سال پنجم شماره 1 (بهار 1398)، صص 29 -46. دانلود
  23. رابطه پایبندی مذهبی و سبک های هویت با کارآمدی خانواده، سیدجواد موسوی، نجیب الله نوری، جعفر جدیری، نشریه اسلام و پژوهش های روان شناختی، سال سوم شماره 1 (پیاپی 7، بهار و تابستان 1396)، صص 47 -66. دانلود
  24. مفهوم شناسی مسئولیت پذیری و مولفه های آن براساس منابع اسلامی، محمد حاجی زاده، نجیب الله نوری، مهدی عباسی، نشریه اسلام و پژوهش های روان شناختی، سال پنجم شماره 2 (پیاپی 12، پاییز و زمستان 1398)، ص 83. دانلود
  25. مولفه های کنش های اجتماعی اسلامی و مقایسه سبک های هویت براساس آن، سید میرصالح حسینی جبلی، نجیب الله نوری، فصلنامه اسلام و مطالعات اجتماعی، سال دهم شماره 4 (پیاپی 40، بهار 1402)، صص 34 -68. دانلود
  26. بایسته های ارتباط کلامی در خانواده بر پایه منابع اسلامی، محدثه مهدوی، نجیب الله نوری، نشریه مطالعات روانشناسی با رویکرد اسلامی، پیاپی 6 (پاییز و زمستان 1401)، صص 9 -20. دانلود
  27. تدوین پرسشنامه ارزیابی مبلغ موفق و سنجش روایی و پایایی آن، نجیب الله نوری، سید کاظم معنوی، پژوهشنامه تبلیغ و ارتباطات دینی، پیاپی 1 (بهار 1403)، صص 5 -30 .
  28. آثار روان شناختی گریه در منابع اسلامی، اسماعیل ربیع زاده، نجیب الله نوری، نشریه اسلام و پژوهش های روان شناختی، سال هفتم شماره 1 (پیاپی 15، بهار و تابستان 1400)، صص 23 -37. دانلود
  29. آثار الاحترام بین الزوجین فی الحیاه المشترکه، صالحه السلادات موسوی، نجیب الله نوری، نشریه المصطفی (نسخه عربی)، سال سوم شماره 2 (پیاپی 5، خریف و شتاء 1401)، صص 301 -318. دانلود
  30. استخدام المجال الافتراضی ومخاطره علی العلاقات الاسریه (دراسه میدانیه حول المکونات)، نجیب الله نوری، محمدتقی وجدانی، نشریه المصطفی (نسخه عربی)، سال دوم شماره 2 (پیاپی 3، خریف و شتاء 1400)، صص 269 -296. دانلود


زندگی نامه:
دکتر عبدالله شفایی در قریه باغچار از توابع ولایت ارزگان (افغانستان) در سال 1351 به دنیا آمد. تحصیلات مکتبی و سواد خواندن و نوشتن را نزد پدرش ملا برات علی فرا گرفت. پس از اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی در سن 9 سالگی به همراه خانواده در سال 1360 به ایران مهاجرت نمود. تحصیلات حوزوی را به سال 1365 در حوزه امیرالمؤمنین در تهران آغاز نمود و تا سال 1369 سطح یک حوزه را به پایان برد. 

در سال 1370 پس از شرکت در امتحان ورودی مرکز جهانی علوم اسلامی و قبولی در آن وارد قم گردید و دروس حوزوی را نزد استادان بنام حوزه قم چون مرحوم پایانی، مرحوم وجدانی فخر، حسین بوشهری و آیةالله استادی تکمیل نمود و در سال 1376 کفایتین را به انجام رساند. در سال 1378 پس از شرکت در آزمون تدریس و قبولی در آن به مدت 3 سال به عنوان استاد به حوزه علمیّه شهید مصطفی خمینی شهرستان تاکستان استان قزوین اعزام شد. این مأموریت که توسط شورای مدیریت حوزه علمیّه قم تعیین شده بود تا سال 1361 ادامه داشت. در این مدّت وی دروس سطح یک حوزه را تدریس نمود. پس از بازگشت از تدریس به حلقه درس بزرگانی چون وحید خراسانی، فاظل لنکرانی، مکارم شیرازی و جعفر سبحانی پیوست. مشارالیه در کنار دروس حوزوی تحصیلات جدید را نیز ادامه داد. در سال 1374 به اخذ مدرک دیپلم رشته تجربی موفّق گردید و در همان سال در کنکور سراسری شرکت نمود و با رتبه عالی در رشته حقوق در دانشگاه مفید قم پذیرفته شد. در سال 1378 موفق به اخذ لیسانس ازاین دانشگاه شد و در سال 1382 در رشته حقوق خصوصی همان دانشگاه پذیرفته شد و در سال 1384 پس از دفاع از رساله خویش با عنوان:"احوال شخصیه شیعیان افغانستان با تکیه بر نکاح و طلاق" با رتبه عالی در مقطع کارشناسی ارشد رشته حقوق خصوصی فارق التحصیل گردید. در کنار تحصیل در علوم حوزوی و دانشگاهی و تدریس، از پژوهش نیز غافل نماند از وی تاکنون بیش از 10مقاله تخصصی در رشته فقه و حقوق در مجلات معتبر منتشر شده است. هم اکنون نیز به تحقیق و تحصیل در حوزه علمیّه مقدّسه قم مشغول است.
کتاب ها:
1. احوال شخصیه شیعیان افغانستان، عبدالله شفایی، مرکز جهانی علوم اسلامی، مهر سال: 1388.


مقالات:
1. فقه و زندگی، عبدالله شفایی، مجله فقه، بهار ۱۳۸۳ شماره ۳۹.
2. بازشناسی نهاد حریم(2)، عبدالله شفایی، مجله فقه، بهار ۱۳۸۴، شماره ۴۳.
3. درآمدی بر مسئولیت مدنی اشخاص حقوقی، عبدالله شفایی، فقه، بهار ۱۳۸۷، شماره ۵۵.
4. حق التألیف از دیدگاه تطبیقی، عبدالله شفایی، فقه، پاییز و زمستان ۱۳۸۲ شماره ۳۷ و ۳۸.
5. احوال شخصیه در فقه و حقوق، عبدالله شفایی، فقه، بهار ۱۳۸۲ شماره ۳۵.
6. حقوق بین المللی پناهندگان در اسناد بین المللی، عبدالله شفایی، سراج، بهار 1376 شماره ۱۱.
7. مطالعه تطبیقی زمان انتقال مالکیت در قرارداد سفارش ساخت(استصناع)، سیدعلی قزوینی و عبدالله شفایی، حقوق تطبیقی، ۱۳۹۳ ش1، 89–110.

 

حجت الاسلام محمد حسین فصیحی، دانش آموخته سطح چهار و دکترای کلام (m_fasihi@miu.ac.ir)

زندگینامه:

اینجانب محمد حسین فصیحی در سال 1352 در شهرستان ارزگان خاص (یکی از شهرستانهای ارزگان افغانستان ) به دنیا آمدم. بعد از اتمام مقدمات در مدرسه علمیه ارزگان خاص درپائیز سال 1368به قصد ادامه تحصیل علوم دینی به ایران آمدم. مدت دوسال در مدرسه علمیه امیرالمؤمنین (ع) تهران پایه سوم، چهارم و قسمتی از پایه پنجم راخواندم. در سال1371به حوزه علمیه قم آمدم ادامه پایه پنجم و سطوح عالی حوزه را در ظرف 4سال به پایان رسانیدم. بعد ازاتمام سطوح عالی به خاطر علاقه و نیاز منطقه به مباحث اعتقادی و کلامی در مؤسسه امام صادق (ع) در رشته تخصصی کلام زیر نظر آیة الله سبحانی در مقطع سطح چهار حوزه مشغول به تحصیل شدم. همزمان با تحصیل در موسسه امام صادق (ع) در درس خارج فقه واصول آیات عظام فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی و جعفر سبحانی شرکت می کردم. بعد از فارغ التحصیلی از رشته تخصصی کلام درمؤسسه مذاهب اسلامی در رشته مذاهب اسلامی به تحصیل پرداختم. بعد از سقوط طالبان درافغانستان روی کار آمدن دولت حامد کرزای از سوی سازمان حوزه ها ومدارس علمیه خارج از کشور جهت تدریس علوم دینی به مدت یک سال به افغانستان اعزام شدم. بعد از برگشتن از افغانستان دوباره درس خارج را ادامه داده و تدریس را نیز در مدرسه حجتیه دنبال نمودم که هنوز ادامه دارد. در زمان تحصیل در مؤسسه امام صادق و مؤسسه مذاهب اسلامی و بعد از فارغ التحصیل شدن از مؤسسات یادشده به تحقیق در موضوعات کلامی پرداختم که بخشی از این تحقیقات درقالب مقاله درمجلات معتبر علمی وتخصصی مانند مجله تخصصی کلام اسلامی چاپ شده است. وبرخی در جشنواره ها وهمایشهای علمی ارسال شده است که حائز رتبه برتر وکسب مقام شده است. درحال حاضر مشغول تدوین پایان نامه سطح چهار رشته تخصصی کلام با عنوان (احکام ثابت و متغیر دراسلام ) و مسئول انجمن علمی پژوهشی کلام مدرسه حجتیه می باشم. و مشاوره چندین پایان نامه کارشناسی ارشد را به عهده دارم .

مقالات:

1. اراده الهی، محمدحسین فصیحی، مجله تخصصی کلام اسلامی، تابستان 1384، شماره 54، (9 صفحه - از 115 تا 123).

2. نقش عالمان دین در ایجاد همبستگی پیروان مذاهب اسلامی، محمدحسین فصیحی، اندیشه تقریب، دوره 2، شهریور 1385، ش7، صفحه 77-92.

3. اهل بیت علیهم السلام و علم کلام، محمد حسین فصیحی، مجله تخصیص کلام اسلامی، بهار 1385، شماره 57، (16 صفحه از 42 تا 57).

4. امر به معروف و نهی از منکر، محمد حسین فصیحی، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۸۸، از ص ۴۷۴ الی479، (۶صفحه).

5. انتصاف، محمد حسین فصیحی، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، مؤسسه امام صادق(ع)، قم، ایران ۱۳۸۸، از صفحه ۴9۴ الی 496، (3 صفحه)‌.

6. الم، محمد حسین فصیحی، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، مؤسسه امام صادق(ع)، قم، ایران ۱۳۸۸، ج1، ص67.

7. اعواض، محمد حسین فصیحی، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، مؤسسه امام صادق(ع)، قم، ایران ۱۳۸۸،  ج1، ص.56

زندگینامه: آیت الله محمد هاشم وثوقی ارزگانی

آیت الله محمد هاشم وثوقی، از علمای برجسته معاصر ارزگان و از شخصیت های سر شناس و از خطبا و مبلغان شهیر کشور می باشد. ایشان فارغ التحصیل سطح پنج حوزه(دوره اجتهاد) بوده و دارای آثار علمی متعددی مانند تقریرات درس خارج فقه و اصول، مقالات فقهی و اصولی به زبان عربی است. موضوع رساله سطح پنج فقهی ایشان «مشروعیت موافقت نامه قضایی بین نظام اسلامی و سایر کشورها» است.

مقالات:

1. نقش مصلحت در موافقت نامه های قضایی بین نظام اسلامی وسایر کشورها/ محمدهاشم وثوقی، گفتمان فقه حکومتی، سال دوم، شماره 4 سال: ۱۳۹۸.

در حال تکمبل و بروز رسانی ........

زندگینامه: حجت الاسلام والمسلمین عبدالله مهدوی

مرحوم حجت الاسلام و المسلمین شیخ عبدالله مهدوی ارزگانی (متولد ۱۳۳۶ش افغانستان، متوفای ۱۳۹۶ در قم)، یکی از علمای عامل، پرتلاش و مردمی منطقه ای باغچار بود که عمر شریف خود را در حوزه علمیه قم و فراگیری علوم اسلامی سپری کرد. مرحوم شیخ عبدالله مهدوی، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدبزگواری همچون حضرات آیات: آیت الله العظمی وحید خراسانی، آیت الله العظمی جعفر سبحانی و آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری فراگرفت و سپس به امور تحقیق و پژوهش پرداخت. او علاوه بر تدریس و پاسخ گویی به شبهات در مرکز مطالعات، چندین جلد کتاب و مقاله نگاشت. «چهل حدیث حقوق بشر»، «شیعه و سهوالنبی»، «شیعه و تعبد به شریعت»، «شجاعت امام علی»، «علی محور حق» و «شیعه و قرآن خاص» برخی از این آثار است.

آثار و تألیفات:

الف) کتاب:

چهل حدیث حقوق بشر، (63 صفحه) قم: انتشارات زائر، 1387.

ب) مقالات:

برخی مقالات ایشان که در ضمن مجلدات «موسوعه ردالشبهات» به چاپ رسیده است عبارت اند از:
1. شجاعت امام علی، عبدالله مهدوی ارزگانی، موسوعه رد شبهات ج۵، انتشارات مشعر۱۳۹۵ از صفحات ۱۲۹ الی۱۶۰ (31 صفحه)
2. شیعه و تعبد به شریعت، عبدالله مهدوی ارزگانی، موسوعه رد شبهات ج۱۴، انتشارات مشعر1397، از صفحات 9 الی 45 (36 صفحه)
3. شیعه و سهوالنبی، عبدالله مهدوی ارزگانی، موسوعه رد شبهات ج۱۳، انتشارات مشعر۱۳۹۶، از صفحات ۸۵ الی ۱۲۴ (40 صفحه).
4. علی محور حق، عبدالله مهدوی ارزگانی، موسوعه رد شبهات ج4، انتشارات مشعر۱۳۹5، از صفحات 9 الی 38 (29 صفحه).
5. شیعه و قرآن خاص، عبدالله مهدوی ارزگانی، موسوعه رد شبهات ج2، انتشارات مشعر۱۳۹5، از صفحات 91 الی ۱۲0 (30 صفحه).

عکس2

عکس3

عکس4

زندگی نامه:

حجت الاسلام والمسلمین استاد محمد فیاض ارزگانی، از رجال شاخص علمی و سیاسی نامدار جامعه افغانستان است که در سطح ملی به عنوان یک چهره سیاسی مذهبی تأثیرگذار در کشور شناخته می شود. وی از علمای با استعداد و تحصیل کرده در حوزه علمیه نجف بوده و حدود نیم قرن در عرصه های مختلف فعالیت داشته است. آنچه ذیلا می آید، خلاصه‌ای از فعالیت های علمی، فرهنگی و مبارزات سیاسی و اجتماعی ایشان است.

تحصیلات ابتدایی
استاد محمد فیاض در سال ۱۳۳۲ ش در قریه هوتی از توابع دایچوپان دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را مانند بسیاری از عالمان دیگر در زادگاهش نزد مرحوم ملا داد علی ناصری فرا گرفت پس از آن برای ادامه تحصیل راهی باغچار گردیده کتابهای سیوطی در نحو حاشیه ملا عبدالله در منطق و معالم الاصول در اصول فقه را نزد مرحوم ملا نظر آخوند که از عالمان متدین، مخلص و خدوم منطقه بودند فرا گرفت.

تحصیلات عالی

پس از مدتی توقف و تحصیل در باغچار، به خاطر شدت علاقه به تحصیلات عالیه، در سال  1345 جهت ادامه تحصیل رهسپار حوزه مبارکه نجف اشرف گردید. ابتدا در مدرسه آقای اخلاقی در منطقه جدیده سکنی گزید و بعد از افتتاح مدرسه دارالحکمه حضرت آیت الله العظمی حکیم (ره) با قبول شدن در امتحان ورودی ، در آن مدرسه ساکن شد و دروس متوسطه را تا سطوح عالی در مدت کوتاهی نزد استادان بنامی آن حوزه؛ مرحوم علامه مدرس افغانی آیت الله مجتبی لنکرانی، آیت الله مرتضوی شاهرودی و آیت الله العظمی فیاض (مدظله العالی) فرا گرفت و سپس وارد دروس خارج فقه و اصول گردید و از محضر اساتید بزرگی چون آیات عظام خوئی، حضرت امام خمینی (ره) و شهید صدر (رحمه الله علیهم) استفاده نمود. وی همزمان در کنار دروس خارج فقه و اصول، چندین کرسی تدریس داشته و منظومه ملاهادی سبزواری و ... تدریس می کرده است. همچنین در کنار تدریس فقه و اصول، از معدود افرادی بوده است که در درسهای حکومت اسلامی امام(ره) شرکت می نمود در واقع با استفاده از همان درس امام، کم کم اندیشه و تفکر انقلابی و روحیه ضد استکباری در وی شکل گرفت.
اساتید حوزه نجف:
1 . آیت الله مدرس افغانی (مغنی، مطول ، قوانین)  
2 . آیت الله مدنی تبریزی (شرح لمعه)
3 . آیت الله مجتبی لنکرانی (رسائل)
4 . آیت الله مرتضوی شاهرودی (مکاسب)
5 . آیت الله صدرا ( جلد اول کفایه)
6 . آیت الله العظمی فیاض (جلد دوم کفایه)
7 . آیت الله سید محمود شاهرودی(فلفستنا)
8 . آقای اوحدی کشمیری (اقتصادنا )

تدریس علوم دینی:
استاد فیاض با توجه به شرایط و اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور علاوه بر تدریس علوم رایج به موضوعات مهم سیاسی و اجتماعی نیز توجه ویژه داشت و در این راستا با جوانان روشن فکر از جمله متعلمین مکاتب دولتی در سطح لیسه که تحت تأثیر تبلیغات دگر اندیشان کمونیستی قرار گرفته بودند، به صورت نظام مند و هدف دار ارتباط برقرار نموده و با استدلالهای منطقی و روشنگرانه توانست آنان را از دام نظام کمونیستی نجات داده و در مسیر درست رهنمون سازد. از این رو، علاوه بر کتاب های رایج مانند: حاشیه، معالم للئالی؛ منظومه، قوانین الاصول، رسائل، به تدریس فلسفتنا و اقتصادنا پرداخت. تدریس فلسفتنا و اقتصادنا در توجه طلاب به فلسفه جدید و سیستم های اقتصادی و رشد علمی آنان نسبت به موضوعات جدید موثر واقع شد، زیرا در آن زمان افراد کمی بودند که با مکاتب فکری در آن زمان و سیستم های اقتصادی مثل سوسیالیزم، کاپیتالیزم، کمونیزم، فلسفه ماتریالیزم و ... آشنایی داشتند.


ورود به حوزه علمیه قم
استاد فیاض پس از 9 سال اقامت در حوزه نجف، سرانجام در سال 1354 به دلیل اقدام حکومت وقت عراق به اخراج طلاب غیر عراقی، بازداشت شد و پس از چهل روز تحمل زندان در شهر نجف از عراق به ایران اخراج گردید و در حوزه علمیه قم مستقر شد و درکنار برنامه های درس و بحث مرسوم، با شخصیت های طراز اول انقلاب اسلامی آشناگردید. تأثیرات این آشنایی سبب شد که وی عملا وارد فعالیت های انقلابی گردد و فصل جدیدی در زندگی طلبگی وی گشوده شود.

بازگشت به کشور
ایشان بر حسب وظیفه پس از سالها تحصیل در رشته های مختلف علمی سال ۱۳۵۵ به افغانستان بازگشت. بعد از ورود به افغانستان به مدت یکسال در مدرسه آیت الله محسنی (ره) در قندهار کتاب های رسائل ، فلسفتنا و اقتصادنا را به طلاب آنجا تدریس کردند و سپس راهی مرکز ارزگان شد و تا سال ۱۳۶۹ مشغول خدمات علمی و فرهنگی و اجتماعی به مردم ارزگان بود و مدت 14 سال در مدرسه علمیه که حجت الاسلام والمسلمین مرحوم آقای نقوی و مرحوم  کربلایی مقدس حسینی و شیخ محمد علی تقدسی تاسیس نمود. استاد فیاض زمانی وارد مرکز ارزگان شد که حوزه علمیه ارزگان توسط مرحوم حجت الاسلام والمسلمین نقوی به بهره برداری رسیده بود و زمینه برای ترویج معارف اهل بیت بسیار مساعد بود. هم زمان با آمدن آقای فیاض مرحوم نقوی عازم قندهار شد. ایشان با همکاری شهید محمد مظفری مسئولیت و هدایت تحصیلی طلاب را عهده دار شدند. از آنجا که استاد فیاض تدریس را به شیوه نوین و نظام مند ارائه می نمود مورد استقبال بسیاری از طلاب واقع شد. فعالیتهای وی دارای آثار و برکات ارزشمندی است. چند سال این  تدریس قبل از شروع جهاد و بقیه همزمان با جهاد مقدس مردم افغانستان بود و شاگردان ایشان  امروز از علمای برجسته در حوزات علمیه قم و مشهد و کابل میباشند.

فعالیت های سیاسی
استاد فیاض در دوران جهاد در حرکت اسلامی فعالیت داشت به عنوان رئیس شورای عالی ایثار مسؤلیت مجاهدین  ولایت های غزنی ،قندهار ،ارزگان هلمند هرات و فراه را به عهده داشت. ایشان از جمله کسانی بود  که با جنگهای داخلی به شدت مخالف بوده و در هیچ جنگ داخلی شرکت نداشته است و همراه رهبر شهید مزاری و آقایان اکبری شهید صادقی نیلی ، عرفانی ، حاج محمد محقق ، سید  عباس حکیمی ، حیات الله بلاغی وجمع دیگر از علما سیاسیون و فرماندهان ارشد جهادی حزب  وحدت اسلامی افغانستان را تاسیس کردند و اولین میثاق وحدت را ایشان همراه آقای شهید  سید محمد سجادی و دکتر عصمت اللهی نوشته است.  
بعد از تشکیل حزب وحدت یک هیئت همه شمول و با صلاحیت به ریاست جناب استاد فیاض ارزگانی و متشکل از شخصیت های برجسته مانند حجج اسلام  سید عباس حکیمی، آیت الله بلاغی و شهید حاج عبدل محمدی و فیضی و عده ای از مسئولین و فرماندهان به ولایت غزنی سفر نموده و دفاتر حزب وحدت اسلامی را فعال نمودند.
در اولین تعیینات حزب وحدت بعنوان مسئول اطلاعات حزب و آقای شهید اخلاصی معاون ایشان  تعیین شد. در سال 1369 به خاطر مشکلات که در منطقه وجود داشت به جمهوری اسلامی ایران  مهاجرت کرد. در تعیینات دوم حزب وحدت در بامیان همراه حضرت آیت الله العظمی محقق  کابلی (ره) و بسیاری از شخصیتهای حزب وحدت عازم افغانستان میشوند و تا موسی قلعه هلمند می  روند اما به جهت جنگ و ناامنی که در منطقه ناوه میش توسط مولوی عبدل واحد بغرانی اتفاق افتاده  بود همراهان آیت الله تصمیم میگیرند که همراه معظم له به ایران برگردند اما آقای فیاض به دلیل اشنایی با منطقه و شناخت با فرماندهان جهادی با محمد ناطقی و آقای عمرانی و شهید حیدری ورسی  به سفر ادامه داند از مسیر کجران با همکاری تورن امان الله یکی از فرماندهان ارشد منطقه به بامیان  رفتند.  
در این سفر ایشان بین سران دو طرف و افراد متنفذ آن منطقه مصالحه کرده و مشکل جنگ ناوه  میش را حل میکنند. ایشان که بامیان میرسد کنگره حزب وحدت تمام شده بود و هیئت مشترک از  شورای نظارت و شورای مرکزی حزب وحدت برای تعیین مسئولین جدید تعیین شده شروع به کارکرده بودند. در تعیینات جدید جناب آقای فیاض مسؤل و نماینده حزب در خارج از کشور تعیین و در تهران  مستقر شده و به فعالیت هایش ادامه میدهد.

«فیلم کوتاه از سخنرانی استاد فیاض در مراسم سی و مین سالگرد«شهید مزاری(ره)»

مسؤولیت ها
1. معاونت اولین هیئتی که به دعوت رسمی روسیه در سال 1369 به مسکو رفت که در حقیقت  اولین گفتگوی رسمی بین مجاهدین و مقامات شوروی صورت گرفت . ریاست این هیئت را آقای  برهان الدین ربانی و معاونت آن را آقای فیاض به عهده داشتند. در این مرحله بود که حزب وحدت به  نمایندگی از جامعه ی هزاره و شیعه در مقیاس بین المللی مطرح شد.
آقای فیاض در این سفر دیدگاهها مواضع و نظریات حزب وحدت اسلامی افغانستان را در مورد آینده  افغانستان برای بقیه اعضای هیئت به صورت مستدل و منطقی تبین نمود. و مطابق ان مواضع در ملاقات با مقامات اتحاد جماهیر شوروی در مسایل مورد بحث  موضع گیری کرد . بدین ترتیب که شوروی باید انواع مداخلات که در افغانستان دارد خاتمه دهد و اراده ملت افغانستان را برای تعیین سرنوشت خود به رسمیت بشناسد و خساراتی که وارد نموده است بپردازد .
2 . ریاست سمینار که توسط حزب وحدت در آلمان تشکیل شد. در این سمینار حدود  سه صد نفر از متخصصین صاحب نظران و دانشمندان افغانی مقیم غرب از آمریکا، اروپا  استرالیان پاکستان و چند کشور دیگر شرکت کردند. در این سفر آقایان مرتضوی، شفق، محقق زاده ، زکی و حیات الله بلاغی از شخصیتهای حزب وحدت حضور داشتند . ایشان طی سخنرانی مفصل  اهداف، مواضع و دیدگاههای حزب وحدت را در مورد مسایل داخلی، منطقه ای و بین المللی در آن  سمینار بیان نمود که بازتاب گسترده ای ملی و بین المللی در رسانه ها و محافل سیاسی داشت.  
3 . سخنرانی در اولین اجتماعی که بعد از تسلط طالبان و سقوط حزب وحدت در بامیان در مسجد  اعظم قم با حضور شخصیتهای ایرانی و افغانستانی برگزار شد. در این سخنرانی ایشان گفت که حزب وحدت شکست نخورده است بلکه یک تحول رخ داده است و دوباره حزب وحدت جایگاه خود  را به دست خواهد آورد که چنین شد.
4 . حضور در اجلاس بن و ایراد سخنرانی در آن اجلاس با عنوان سخنگوی گروهی از متخصصین امور سیاسی افغانستان که از طرف سازمان ملل  جهت همکاری در تهیه و تنظیم توافق نامه بن دعوت شده بودند و ایشان در سخنرانی خود نظریات متخصصین امور سیاسی را ارائه داد ، که مورد استقبال اعضای جلسه و به خصوص اخضر ابراهیمی نماینده سازمان ملل قرار گرفت .
5 . ریاست هیئت حزب وحدت به ایتالیا : این سفر به خاطر  پیشنهاد لوی جرگه اضطراری که توسط ظاهر شاه مطرح شده بود صورت گرفت. این هیئت با  ظاهرشاه و همکاران ایشان جهت هماهنگی ملاقات و مذاکره و گفتگو نمود که هماهنگی صورت گرفت که این  دستاورد برای حزب وحدت مهم بود.  
6 . هشت ماه در ستره محکمه به عنوان قاضی بلند پایه در سمت ریاست تدقیق و مطالعات قوه قضائیه بعد از تشکیل اداره موقت فعالیت کرد ولی حضور در سیاسی را ترجیح داده و استعفا نمود .
7 . عضو در لوی جرگه اضطراری افغانستان
8 . رئیس دفتر کمیسیون ساحوی تدوین قانون اساسی افغانستان در ایران وظیفه این کمیسیون جمع  آوری آراء و نظریات مهاجرین درباره قانون اساسی افغانستان بود.  
9 . مسؤل انتخاب 11 نفر از نمایندگان مهاجرین افغانستانی مقیم ایران در لوی جرگه تصویب قانون  اساسی که 8 نفر آن از شیعیان افراد شاخص انتخاب شدند که در این لوی جرگه شرکت کردند و در رسمیت فقه جعفری در قانون اساسی تلاش موثر نمودند.  
10. مسؤل تبیین قانون اساسی در بین مهاجرین به مدت شش ماه جهت رشد افکار عمومی در زمینه های حقوق اساسی ، سیاسی و اجتماعی و ...
11 . مسؤل برگزاری انتخابات در بین مهاجرین مقیم ایران با همکاری هیئت سازمان ملل (IOM) .  
12. رئیس روابط مجلس سنا در وزارت دولت در امور پارلمانی از آغاز تاسیس شورای ملی تا آمدن طالبان
13 . تلاش در جهت تأسیس شورای علمای شیعه افغانستان و شورای اخوت اسلامی و عضویت در آن  دو شورا
14. سخنگوی شوری علمای شیعه افغانستان.
15. تلاش در جهت تشکیل شورای عالی تنظیم امور دینی و عضویت در آن : که این شورا در تنظیم و برگزاری مراسم مذهبی و جلوگیری از خرافات و افراط گرایی نقش موثر ایفا کرده است .
16. همکاری علمی با مؤسسات تحصیلات عالی در کابل. استاد فیاض علاوه بر فعالیت های سیاسی، در مراکز و  و مؤسسات تحصیلات عالی در کابل، به تدریس علوم و معارف اسلامی در رشته های فقه، حقوق ،حدیث فقه مقارن و تاریخ اسلام پرداخته است. ایشان به مدت دو سال در حوزه خاتم النبیین(ص) استاد اصول فقه بوده و در دانشگاه المصطفی تاریخ اسلام را تدریس نموده است.

 

دیدار با شخصیت های ملی و بین المللی:

حضور در اجلاس بن و دیدار با اخضر ابراهیمی نماینده سازمان ملل متحد

 

مذاکره و دیدار با صبغت الله مجددی نخستین رئیس جمهور موقت مجاهدین

 

گفتگو و رای زنی با رهبران جهادی (استاد سیاف) در کابل

 

دیدار با اشرف غنی در ارگ ریاست جمهوری - کابل

 

گفتگو با وزیر خارجه و وزیر حج کشور ترکمنستان در عشق آباد

 

دیدار اعضای هیئت شورای علما با آیت الله جوادی آملی

 

دیدار با آیت الله محقق کابلی(ره)

 

گفتگو بامحقق و سرور دانش معاون رئیس جمهور در کابل در باره حقوق سیاسی شیعیان

 

جلسه مشرانو جرگه با حضور رئیس امنیت ملی و وزیر اطلاعات و فرهنگ

 

رایزنی با حاجی ارزگانی و داکتر احمدی راجع به مشکلات منطقه

زندگینامه حجت الاسلام مرحوم شیخ محمد علی تقدسی

در حال آماده سازی.....

فیلم کوتاه از سخنان مرحوم آخند باغچار در قم(رضوان الله علیه)

زندگینامه مرحوم حجت الاسلام والمسلمین ملا نظر آخند (معروف به آخند صاحب باغچار)

۱ شخصیت علمی

این جانب ملا خدا نظر معروف به آخوند باغچار در سال ۱۳۰۸ شمسی در قریه باغچار از توابع ارزگان خاص در یک خانواده متدین و مذهبی به دنیا آمده و تحت کفالت پدر و مادر مؤمن و پرهیزگار رشد یافته و بزرگ شده ام. در سنین نوجوانی شروع به تحصیل علوم دینی کرده دروس مقدماتی صرف نحو و مقداری از صمدیه را در زادگاهم نزد مرحوم جناب ملا محمد حسین آخوند فرا گرفتم. ایشان مرد شریف و از شاگردان مرحوم شیخ محمد علی مدرس افغانی در دوره پنج ساله اقامت مرحوم مدرس در زادگاهش منطقه خربید بود. در این دوره دو نفر از باغچار نزد مرحوم مدرس افغانی تلمذ نموده اند یکی مرحوم ملا محمد حسین آخوند و دیگری مرحوم ملاحسین کربلایی که خداوند هر دو را غریق رحمت بیکران خویش بگرداند.

مردم آن زمان نوعاً به علم و عالم و تحصیلات دینی به دیده احترام و تقدس می نگریدند، خانواده من هم با همین نگاه فرهنگی و علم دوستی، با مساعدت های خاص مرحوم پدرم قاسم علی مرا تشویق به ادامه تحصیل نمودند. از همین رو در آغاز سن جوانی به منظور فراگیری علم و دانش از زادگاهم باغچار هجرت نموده و عازم منطقه شیر داغ شدم. در شیر داغ آن زمان حوزه درسی جناب آخوند ملا برات علی شیرداغ شهرت عام داشت. من نیز پس از ورد بلافاصله در جرگه درسی ایشان راه یافته و از محضر درسی ایشان بهره مند گردیدم ایشان استاد و مرشد متقی، روشن ضمیر و در واقع تندیس تقوا و پرهیزگاری بود. مرحوم آخوند شیر داغ از هم دوره های سید جلیل القدر جناب آقا (سید رجب از باغچار بوده و هر دو در حوزه علمیه کربلای عبدالعلی مالستان از علمای تحصیل کرده مشهد درس خوانده اند. پس از تحصیل آخوند به شیرداغ و آقا به باغچار بر میگردد و با برگشت آنان وضعیت فکر و فرهنگ دینی مردم این مناطق تحول محسوس و روشنی مییابد جناب آخوند شیرداغ مدرسه مستقل نداشت در خانه شخصی خود تدریس میکرد؛ اما سلوکش با طلاب و محصلین پدرانه و مهربانه بود به هر حال در مدت ۴ سال اقامتم در مدرسه ایشان موفق شدم دروس ذیل را از محضر ایشان فرابگیرم در ادبیات شرح ملا جامی، سیوطی و سعدیه در فقه وسیله النجاة آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، منهاج الصالحین آیت الله حکیم هر دو جلد شرایع الاسلام محقق حلى عروة الوثقى سید محمد کاظم یزدی در تفسیر مقداری از تفسیر مجمع البیان مرحوم طبرسی و در کلام شرح حادی عشر و رساله در اخلاق را فرا گرفتم.

از محاسن روش تحصیلی آن زمان این بود که طلاب با استاد مدرسه کاملاً همراه و همدل بوده به توصیه های ایشان توجه کامل داشتند بر همین اساس و به توصیه ایشان بعد از فرگیری درس در کلاس بدون استثنا دوباره آنها را مباحثه می کردم و بدین طریق درسها را خوب یاد میگرفتم روی همین جهت بعد از مدتی مورد توجه خاص استاد قرار گرفته و با ایشان مأنوس شدم به نحوی که در بعضی از مسافرتها با ایشان همرا بوده و در برخی فعالیتهای اجتماعی مورد اعتمادش بودم. آخوند مرد کم حرف و در فقه فتوای واقعاً متخصص بود گویا تا آن زمان، شرایع الاسلام را ۱۳ دوره تدریس کرده بود. خاطره که از این دوره به روشنی به یاد دارم این است که روزی شیخ قاسم علی شهرستان از تحصیل کردگان نجف اشرف که فردی ملای بود در مسیر مسافرت خود به سوی مشهد به شیر داغ آمده و مهمان جناب آخوند شد. شب با حضور طلاب مذاکراتی بین آنان رد و بدل شد صبح هنگام خداحافظی شیخ قاسم علی دستش را به طرف آخوند دراز کرده گفت متقی بوده ای اما ملانه دستت را بده که عقد اخوتی با هم بخوانیم روا نباشد روز قیامت برات علی بهشت برود و قاسم علی جهنم به هر تقدیر پس از سپری نمودن چهار سال در حوزه مرحوم آخوند شیر داغ با مرحوم حاج آقای فقیهی که البته ایشان دیرتر از من به شیر داغ آمده بود، قصد عزیمت به مدرسه علمیه شیخ صفر علی مالستان را نمودیم استاد بزرگوار ما جناب آخوند وقتی متوجه عزم رفتن ما شد با اخم پدرانه و آهسته گفت: «آری بروید مو که اینجا برای دیباچه خوانی هستیم از این سخنش ناراحتی به روشنی پیدا بود».

مدرسه علمیه شیخ صفر علی در قریه (لاله) چک مالستان نخستین جای بود که توجه طلاب تازه وارد را به خود جلب میکرد من و مرحوم حاج آقای فقیهی نیز بعد از ورود به مالستان قصد آنجا کردیم شیخ صفر علی از فضلا و محصلین حوزه علمیه نجف اشرف بود بعد از ورود به مدرسه شخص ایشان برای پذیرش از ما امتحان گرفت من باب استثنای سیوطی ابن مالک و مرحوم آقای فقیهی شرح ملا جامی را امتحان دادیم به محض خواندن عبارت مرحوم شیخ صفر على متقاعد شده و فرمود کافی است نیاز به توضیح دادن نیست لذا هر دو نفرمان را پذیرفته و در مدرسه اش جای داد. دروسی که در مدرسه علمیه ایشان تدریس میشد از مقدمات ادبیات فقه و اصول بودند تا کتاب قوانین الاصول مرحوم میرزای قمی.

در مدت چهار سال اقامت در حوزه علمیه شیخ صفر علی موفق شدم برخی از درس ها را دوره نموده و برخی از دروس جدید مانند کتاب حاشیه در منطق و معالم الدین در اصول را نزد ایشان تلمذ بنمایم. همچنین کتاب مطول در معانی بیان و بدیع را نزد سید هاشم فاضل مالستانی از فضلا و محصلین مشهد و از شاگردان ادیب نیشابوری فرا گرفتم. جناب شیخ صفر علی استاد مدرسه شخصی پاک، بادیانت محب راستین اهل بیت ، خطیب و روضه خوان بود روضه هایش همواره با شور و حالی عجیب که حکایت از صفای باطن و ارادت وی به خاندان عصمت و طهارت داشت همراه بود در سفری که با ایشان برای شرکت در مراسم فاتحه پدر آقای وحیدی هو تقول به آنجا رفتیم، شب در اجتماع مردم مرحوم شیخ صفر علی روضه ای خوبی خواند.

پس از مراسم شیخ وحیدی رو به استاد ما کرد و گفت: آتی شیخ صفر علی روضه های تو مثل باران بهار میماند که پایه پایه میآید و میرود در طول مدت چهار سال حضورم در این مدرسه رابطه ام با استاد شیخ صفر علی نیز خوب و صمیمی شده بود به گونه ای که در کنار درس و بحث گاه در این گونه سفرها و مشابه آن با وی همراه بودم. به هر تقدیر بعد از گذراندن یک دوره هشت ساله طلبگی حدود سال های ۳۱ با ۳۲ شمسی به زادگاهم باغچار برگشتم حضورم در بین مردم خوب باغچار با اقبال عمومی مواجه شده و فعالیتهای دینی فرهنگی و آموزشی منطقه به عهده این جانب واگذار شد. مردم باغچار مانند مناطق دیگر هزاره جات، از نظر معیشت و اقتصاد در فقر و تنگی به سر میبردند خصوصاً از جهت مسکن در خانه های بسیار قدیمی و کوچک زندگی میکردیم با وجود همه این محذورها بنده با همکاری مؤمنین منطقه موفق شدم در کنار رسیدگی به امور دینی فرهنگی و اجتماعی مردم با دایر کردن جلسات دروس مقدماتی تعدادی از نو آموزان و محصلین دینی را از باغچار و بیرون باغچار جلب نمایم. در ابتدای امر کار آموزش و پرورش طلاب در منزل شخصی خودم و به سختی انجام میگرفت طلاب و محصلین بعضاً در محل و خانه های اهل آبادی اتاق گرفته و بعضی به صورت روزانه از خانه های خود می آمدند. طلاب به تناسب شرایط زندگی شخصی شان بعضی دیرتر و بعضی کمتر سالی و نیم سالی  می ماندند و بدین طریق با خواندن و نوشتن مقدمات ادبیات عرب مانند صرف، نحو، قرائت قرآن و احکام شرعی که نیاز مبرم آن زمان بود آشنا می شدند. متون آموزشی که درس می گفتم مقدمات صرف و نحو، صمدیه، سیوطی و عروه الوثقی در فقه بود.از طلاب و محصلین این دوره جناب سید قنبر علی شیخ نادر علی رحیمی حاج ملایر اتعلى، مرحوم ملا عبد الحکیم، ملا سرور علی شهید ملا غلام حسن، مرحوم ملا اختر محمد و جمع دیگر از دوستان و رفقای متدین و نیک نامی بوده اند که حضور متدینانه آنان در میان مردم در آن دوره تاریک همواره غنیمت و مایه روشنایی خیر و برکت بوده اند.

2. شخصیت معنوی
عناصر شخصیت معنوی جناب آخوند، باغچار همانند یک مؤمن واقعی از دو عنصر ایمان و عمل صالح شکل گرفته است. همان دو چیزی که بر اساس آیه شریفه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلْ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا» موجب محبوبیت و مجذوبیت انسان مؤمن در دلهای اهل ایمان و یقین میگردد عناصر ایمان و عمل صالح در کنار عفت نفس و مناعت طبع موجود در این انسان وارسته از وی شخصیتی ساخته است محبوب و مردمی باور یقینی به خدا قیامت و پیامبر اکرم و عمری زندگی کردن آمیخته با تقوی و پاکی زهد و پارسایی قناعت و بلند طبعی موجب شده پیدایش حیات طیبه ی توام با آرامش طمأنینه و به دور از نگرانی و اضطراب آزاردهنده و رایج دنیوی در زندگی و سیمای مؤمنانه ایشان شده است که تداعی کننده آیه قرآن کریم «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةٌ طَیِّبَةٌ وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُون» است. هر زن و مرد با ایمانی که عمل شایسته کند به او زندگی نیکو میبخشیم و در برابر کارهای نیکوترشان پاداششان می دهیم. مجموعه عناصر علم ایمان و عمل صالح، باعث محبوبیت ایشان در دل های مؤمنین منطقه شده و در نهایت ایشان را در سلک یک عالم عامل زاهد پارسا و بنده بی آلایش و مخلص خدا قرار داده است با چنین خصوصیت های ایمانی و کرداری توفیق یافت چراغ علم و ایمان را در منطقه ارزگان به اندازه وسع خود روشن نگه داشته و بذر دانش و تقوی را در جان نسلهای بعد از خویش بیفشاند به نحوی که قریب به اتفاق علمای منطقه بی واسطه یا با واسطه از شاگردان ایشان است.

3. خدمات علمی- فرهنگی

در سال های ۴۲ و ۴۳ منزل مسکونی ام را تغییر داده و منزل جدیدی که اندکی از نظر موقعیت بیرونی و وسعت درونی بهتر بود با هزینه شخصی ام ساخته و به کار آموزش و پرورش طلاب کما فی السابق ادامه دادم در همین سنوات با همیاری خیرین منطقه و برخی از طلاب مانند شهید محمد مظفری اولین مدرسه علمیه باغچار را که در واقع نخستین مدرسه علمیه در سطح ولسوالی ارزگان هم بود در مقیاس و متناسب با شرایط آن زمان تأسیس نمودیم این مدرسه مرکب از یک سالن و یک آشپزخانه و جای نسبتاً مناسبی برای سکونت طلاب و محصلین دینی بود که از جاهای دور می آمدند. بعدها در دهه شصت همین مدرسه توسط فرزندم آقای افضلی و خیرین منطقه توسعه یافته و تبدیل به مدرسه بزرگ و جدیدی باغچار گردید که تعدادی از طلاب و محصلین جوان امروز محصول این مدرسه جدید است.

مرحوم ملا نظرآخند به عنوان یک شخصیت علمی، معنوی، پارسا و خدوم، مورد احترام مردم منطقه باغچار و ارزگان بود. در تاریخ ۱۳۹۸/۹/۱۵ به پاس خدمات ارزنده علمی بیش از نیم قرن این عالم وارسته، از سوی علما و طلاب منطقه ارزگان در شهر پیشوای ورامین، با حضور علما و مهاجرین، تجلیل گردید. آنچه ذیلا می‌آید بیان زندگی علمی ایشان است که در زمان حیات بابرکت آن عالم گرانقدر، تهیه شده است.

در آن زمان، به دلایل شرایط کاری و معیشتی مردم که عمدتاً کشاورزی و دامداری بود، در زمستان ها تعداد محصلین بیشتر و در تابستانها کمتر می شدند. کتابها و دروسی را که در این دوره شخصاً به تدریس آنها اشتغال داشتم، در ادبیات عربی شرح ملا جامی، سیوطی ملا جلال الدین در منطق حاشیه و در فقه و اصول معالم الدین، منهاج الصالحین، تحریر الوسیله، شرایع الاسلام محقق حلى و کتاب لمعه شهید ثانی بودند از طلاب و محصلین این دوره میتوانم به دوستان و فرهیختگانی مانند حجج اسلام شهید سید محمد مظفری شهید سید احمد مرتضوى شیخ یعقوب علی منتظری، شیخ محمد فیاض، ملا غلام نبی، شیخ نعمت الله فرقانی شیخ عبد الصمد دانش، حاج غلام رسول شریفی، شیخ حسن امینی، شیخ بستان علی برهانی ملا ،خداداد ملا محسن شیخ عبدالله مهدوی، دکتر محمد امین احمدی و.... تعدادی از بزرگواران دیگر بوده اند که برخی به رحمت حق رفته اند و برخی هم اکنون در قید حیات اند و به حمدالله از چهره های برجسته علمی و فرهنگی منطقه ارزگان به حساب می آیند. البته ناگفته نماند که بسیاری از طلاب و دوستان مؤمن مستعد و با لیاقتی دیگر در این دوره به مدت کوتاه یا متوسط در این مدرسه حضور داشته اند که بعد از فراگیری سواد فارسی و ادبیات مقدماتی، قرآن و احکام به دلیل شرایط زندگی نتوانسته اند ادامه تحصیل بدهند؛ اما هر کدام در جای خود و به قدر وسع و بضاعت خویش به حمدالله انسانهای مفیدی برای جامعه بوده اند. این فعالیتها همچنان ادامه داشت تا زمان مهاجرت. بعد از مهاجرت در سال ۱۳۶۹ با وجود پیری و کهولت سن، مدتی در درس تفسیر آیت الله جوادی آملی شرکت نموده و همراه با آن به مطالعه تفسیر گران سنگ المیزان علامه طباطبایی پرداختم که لذت آن درس و این مطالعه مدام در ذائقه جانم شیرینی میکند چنانکه حسرت محرومیت از این نعمت های الهی در دوره جوانی همواره در کامم تلخ می ماند.

بر اساس وظیفه دینی و اجتماعی خود در کنار پرداختن به فعالیت های علمی به اندازه وسع و توانم در امورات دینی مذهبی و اجتماعی نیز، همواره در کنار مردم و در خدمت مردم باغچار بوده ام مراسم جمعه خوانی در شبهای جمعه با حضور مؤمنین محل و طلاب با محوریت ذکر و یاد خاندان اهل بیت عصمت و طهارت ، همواره در منزل شخصی ام برگزار بود در کنار مردم متدین و ولایی باغچار همراه با طلاب مدرسه ایام محرم و عاشورای حسینی را در همان تکیه خانه های قدیمی تاریک اما صمیمی و نورانی عزا گرفته یاد و خاطره شهدای کربلا و سالار شهیدان را گرامی و زنده نگه میداشتیم محرم و عاشورای حسینی در آن دوره های تاریک و ظلمانی در واقع بهترین و تنهاترین شاهرگ حفظ حیات معنوی دینی و فرهنگی مردم بود که جان تشنگان معرفت و معنویت را با ذکر عزا و حماسه حسینی از زلال معارف دینی سیراب میکرد تکیه خانه قدیمی قریه ما تا مدت ها منزل مرحوم ملا حسین کربلایی بود بعدها با همکاری خیرین و متدینین منطقه نخستین حسینیه و مسجد بزرگ و جدید منطقه باغچار ساخته شد. این حسینیه و مسجد تا این اواخر محل اقامه نماز جماعت مراسم عزاداری های محرم و عاشورا و نیز محل نشستها و اجتماعات بزرگ مردمی و اجتماعی بود. شایسته ذکر است که زمین این حسینیه و مسجد توسط خیر نیک نام محل جناب حاج اسحاق بیو وقف شده بود که یادش به نیکی باد در این دوره بسیاری از امور دینی فرهنگی و بعضاً اجتماعی مردم مانند حل و فصل اختلافات اصلاح ذات البین، راهنمای مسائل دینی و شرعی مردم به عهد بنده و طلاب همین مدرسه بوده است.

آنچه از فعالیت های علمی فرهنگی و اجتماعی گفته شد، توفیقی بود اندک که خداوند متعال با همکاری مردم خوب منطقه باغچار نصیبم کرد. قطعاً زندگی و سلوک اجتماعی هیچ انسان عادی یکسره کامل و خالی از عیب و ایراد نیست. لذا در پایان این بخش از خداوند متعال مسئلت میکنم اعمال خوب نیک و مثبت ما را اگر بوده است به کرمش قبول فرموده و ذخیره دنیای آخرتمان قرار دهد و اگر خبط و خطا و اشتباهی در کار بوده به کرمش بر ما ببخشاید و ما را با آنها مواخذه نفرماید. از شما مردم خوب و متدین باغچار از تک تک شما برادران و خواهران دینی ام که عمری با شما زندگی کرده و حشر نشر داشته ام و طبیعی است که در این مسیر طولانی همکاری و همراهی گاه دلخوری و دلتنگی پیش آمده باشد، در همین جا و در این ایام واپسین عمر که به گمان قریب به یقینم آخرین حضورم در بین صمیمی و دوستانه شما هست حلالیت طلبیده و التماس دعای خیر دارم و برای همه شما از صمیم دل دعا می کنم.

مرحوم آخند باغچار، در تاریخ ۱۳۹۹/۲/۲۸ در سحرگاه شب قدر ۲۳ رمضان ۱۴۴۱ در حالی که ذکر خدا و اهل بیت(ع) را بر زبان داشت، داعیه حق را لبیک گفته و از این جهان فانی رحلت فرمود و پیکر پاکش در قبرستان بهشت معصومه شهر مقدس قم به خاک سپرده شد. رحمت الله علیه.(منبع: پرتوی در تاریخ ارزگان، رحمت الله ضیایی، ص375-384).


زندگینامه حجت الاسلام و المسلمین شیخ رمضانعلی فقیهی باغچاری(ره)
مرحوم شیخ رمضانعلی فقیهی، فرزند حاجی کربلایی محمد علی در سال ۱۳۲۰ش، در قریه باغچار از توابع ولسوالی ارزگان خاص به دنیا آمد.
1. تحصیلات:
مرحوم شیخ رمضان فقیهی دارای استعداد عالی و کم نظیر بوده است. تحصیلات خود را در محل از محضر آخوند شیرداغ شروع کرده است، ادبیات عرب را از محضر آخوندشیرداغ استفاده کرده است. بعد در حالیکه هنوز به حد بلوغ نرسیده بوده است برای ادامه تحصیل همراه پدر بزرگوارش راهی نجف اشرف می گردد، در نجف اشرف هم آن طلبه با استعداد و نوجوان، به مدت حدودا ۶سال با تلاش های کم نظیر و جدیت فوق العاده شبانه روزی، سطوح متوسط و عالی را از محضر اساتید بنام آن روز حوزه علمیه نجف اشرف استفاده کرده است، مثل ایت الله فیاض، شهید سید اسدالله مدنی، شیخ کاظم تبریزی و حد اقل دو سال هم به درس خارج ایت الله العظمی خوی شرکت نموده است،
در حوزه علمیه نجف اشرف در حین تحصیل با شخصیت فعال و درس خوان دیگری آیت الله آصف محسنی قندهاری هم مباحثه بوده است، آیت الله محسنی هم به آقای فقیهی احترام خاص قائل بوده است و ان را در دیدار های خود با مومنان باغچاری و ارزگانی اظهار می کرده است.
آقای فقیهی، بعد از دوره عبدالرحمن اولین طلبه باغچاری است که به تحصیل در ارزگان و اطراف آن قناعت نمی کند، و برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه نجف اشرف می رود، منتهی بعد از هفت سال تحصیل شبانه روزی، در هوای گرم نجف و نبود، امکانات مناسب و تلاش شبانه روزی و عدم توجه کافی به تغذیه مناسب در حین تحصیل، باعث می شود که اقای فقیهی از نظر روحی و فکری تحت فشار قرار می گیرد و بعد از مشوره با دکتر ها، به توصیه انان، اجبارا با کمال علاقه به ادامه تحصیل، تحصیل در حوزه علمیه نجف اشرف را رها کرده، به وطن باز می گردد، در باز گشت مورد استقبال مردم مومن ارزگان و باغچار قرار می گیرد و در منطقه می ماند،
شیخ فقیهی، اولین شخصیت علمی و حوزوی است که بعد از بازگشت به وطن به «شیخ» معروف می گردد و شیخ مطلق در ارزگان می گردد. قبل از ایشان تحصیل کرده های دینی، به ملا و آخوند معروف بوده اند، عنوان شیخ اولین بار به ایشان استعمال می گردد. عنوان «شیخ» در آن زمان هم سنگ آیت الله العظمی امروز بوده است، عنوان مقدس و بزرگ، نمونه کامل حوزوی آن در نجف اشرف شیخ انصاری رحمت الله علیه بوده است. عنوان شیخ حاکی از مقام علمی عالی همراه با قداست، اخلاق و معنویت بوده است، که در ارزگان چنین عنوانی سابقه نداشته است و اولین بار بوده است که یک چنین شخصیتی عظیم علمی به ارزگان آمده بوده است. حقیقتا هم ایشان از نظر علمی و معنوی، در منطقه ارزگان شخصیت بی نظیر و بی سابقه بود، بلکه می توان گفت که در کل افغانستان از نظر علمی و معنوی کم نظیر بوده است،
جناب آقای فقیهی در سال ۱۳۶۹ بعد از جنگ سال ۱۳۶۹ بین پشتون های ارزگان و هزاره ها به ایران مهاجرت کرد، و با همان شور و شوق جوانی تحصیلات را در حوزه علمیه قم پی گرفتند و حدود ۱۲ سال در درس خارج ایت الله العظمی وحید خراسانی شرکت می کردند، از نقد ها و بحث های علمی ایشان پیدا بود که مانند یک مجتهد مسلم مسائل را طرح و بررسی می کردند.
2. خدمات اجتماعی:
خدمات اجتماعی ایشان بیشتر رنگ فرهنگی و دینی داشته است، و ان خدمات را می شود به دو دوره تقسیم کرد، خدمات دوره قبل از انقلاب اسلامی افغانستان علیه شوروی ها و خدمات دوره انقلاب اسلامی
الف) دوره قبل از انقلاب اسلامی:
۱. جناب آقای فقیهی وکیل ایت الله العظمی خوی بود و به مسائل شرعی مالی مردم و مقلدان آیت اللّه خوی رسیده می کردند و به موارد مصرف شان مصرف می کردند.
۲. مرحوم آقای فقیهی مرجع دینی و علمی مردم باغچار و اطراف آن‌ بود و به مسائل اعتقادی، اخلاقی، تاریخی و معارفی و فقهی مردم پاسخ می دادند.
۳. ایشان به عنوان یک عالم اگاه و درد مند و بی نظیر در ایام عزار داری های محرم و مناسبت های مذهبی، و مردمی، بین مردم سخنرانی و صحبت می کردند و مسائل اعتقادی، مذهبی، تاریخی و شرعی را بیان می کردند.
۴. جناب آقای فقیهی به عنوان یک عالم دین شناس و روحانی مورد احترام و قبول مردم به دعاوی و اختلافات حقوقی، مالی، خانوادگی و ارثی، مردم که پیش ایشان می آمد از نظر شرعی رسیده گی می کردند و دعاوی مردم را حل و فصل می کردند.
۵. ایشان در جلسات رفع اختلافات بین مردم هم که توسط موسفیدان بررسی می گردید، نوعا دعوت می شدند و شرکت می کردند و نظر اصلاحی شان را و راه حل های خود را ارائه می کردند.
۶. آقای فقیهی به عنوان یک عالم دینی و کارشناس دین، در دوستی ها و شادی های مردم شرکت داشتند، و عقد ازدواج جوان ها را بدون هیچ چشمرداشتی می خواندند، و در موارد هم که نیاز به طلاق بود، در صورت لزوم طلاق را جاری می کردند.
۷. ایشان به عنوان یک عالمی مردمی و خدمت گزار، در مراسمات مردمی، که به جهت مرگ و موت ها گرفته می شد، شخصا شرکت می کردند، و تغسیل، تکفین و تدفین اموات با هدایت و راهنمایی ایشان انجام می شد، و برای خواندن نماز بر اموات شخصا در هر شرایطی آب و هوای حتی در ایام برفی هم شرکت می کرد و نماز میت را می خواندند.
۸. در مراسم فاتحه و ختم و قرآنی خوانی ها، حضور می یافت و مثل بقیه قران خوانها، چند جزء قران را می خواندند در مراسم قران خوانی، رسم بود که هر فرد حد اقل پنج جزء قران را بخواند، و همینطور در صورت نیاز و لزوم در مراسم صحبت می کردند و مسائلی دینی و فقهی را مطرح می نمود، و هم چنین در مراسم شبهای قدر و احیایی شبهای قدر همراه مردم شرکت می کردند.
ب) دوره بعد از انقلاب اسلامی
شورای روحانیت باغچار را با حمایت مردم باغچار و همکاری آخوند صاحب باغچار، اقای برهانی و زاهدی و نمایندگان پنج قریه مردم باغچار در سال ۱۳۶۱ برای ایجاد نظم و امنیت و حل و فصل دعاوی مردم و دفاع از مردم باغچار، و حمایت از مجاهدین تشکیل دادند. چون حکومت مرکزی خلقی ها، در ارزگان حاکمیت نداشت، شورای مشترک مجاهدین بین پشتون ها و هزاره ها در مرکز السوالی ارزگان، در اثر اختلافات تضعیف شده از بین رفته بود، و مردم باغچار که در محاصره طبیعی پشتون های دایچوپانی و ارزگانی قرار داشت، نیاز به هماهنگی و همکاری جمعی، در نبود حکومت داشتند. این شوری با چهار عضوی از علمای بزرگ باغچار که در راس شان آقای فقیهی قرار داشت و نمایندگان مردم تشکیل شده بود که به مدت چهار و ظایف حکومت را به عنوان عدول مومنین به عهده داشتند و امور مردم را براساس موازین شرعی حل و فصل می کردند، اعضای این شوری هیچ کدام حق و حقوقی از کسی دریافت نمی کرد، و کار ها را واقعا جهادی انجام می داد.
در سال ۱۳۶۲ با نبود حکومت و اختلاف احزاب سیاسی، نیاز به ایجاد یک مرکزیت واحد برای اداره امور هزاره ها و شیعیان و ایجاد نظم و امنیت و حل فصل دعای و اختلافات و جلوی گیری از نزاع های ناخواسته استه در مرکز السوالی ارزگان احساس می شد، علمای ارزگان در طی جلسات متعدد به توافق رسیدند و شورای برای اداره کل شیعیان ارزگان در مرکز السوالی ارزگان تشکیل بدهد .
به همین منظور شورای روحانیت شیعه تشکیل شد، این شوری در ابتدای پنج عضوی داشت که باز آقای فقیهی ریاست آن را بر عهده داشت. بقیه اعضا آقایان آخوند صاحب باغچار، شیخ محمد تقدسی حسینی، هاشم کربلای سیابغل، جعفری کندلان بود. در سال ۱۳۶۳ آقایان استاد فیاض و آقای افضلی باغچار هم به آن افزوده شد.
این شوری هم چند سال در نبود حکومت مرکزی و اختلافات دوران جهاد، وظیفه حکومت را به عنوان عدول مومنین بر عهده داشت و امور مردم را بر اساس موازین اسلامی، اداره می کردند، در این شورای هم کسی حقوق در یافت نمی کرد، تنها مصارف روزانه و مسافرت های شان را ازبیت المال مسلمین و کمک های مردمی، استفاده می کردند ،
3. خصوصیات اخلاقی:
۱. روحیه حق خواهی
حق طلبی برای یک طلبه، روحانی وعالم دینی از ضروریات شغلی و کاری انان است واقعا این خصیه در حاج اقای فقیهی نهادینه شده بوده، چه در بخش شناخت معارف اسلامی و مسائل دینی، در مباحثات و مناظرات علمی، چه در امور شخصی و رفتار های شخصی و چه در امور اجتماعی و جریان های اجتماعی، ایشان به دنبال حق بود، اولین سوال و مساله برای ایشان این بود که حق چیست؟ و در این جهت مراعات هیچ کسی و هیچ جریانی را نمی کردند، من به عنوان یک طلبه، سالها شاهد این خصیصه ایشان بودم، و برایم بسیار جالب بود.
۲. روحیه علمی
خصیصه دوم روحی ایشان این بود که به قضایای فردی و اجتماعی عالمانه بر خورد می کردند، چه در مواضع فردی، وچه سیاسی و اجتماعی بر خورد عالمانه داشتند، تعصب، قومی، منطقه و صنفی نداشتند، این خصیصه متمم خصیصه اول ایشان بود، ایشان در عین توانای کم نظیر علمی مقبولیت و شهرت مردمی با احترام به هم صنفان خود، مسائل را در جمع مطرح و از نظر علمی و منطقی بررسی می نمود، و نظرات دیگران به دقت گوش می داد و احیانا نقد می کرد.
3. ساده زیستی
یکی از اوصاف روحی ایشان بی تکلفی، ساده زیستی و تواضع ایشان بود، ایشان در زیست شخصی و اجتماعی در عین صلابت و هیبت دینی و علمایی، انسان متواضع، بی تکلف و ساده زیست بود، و با تمام اقشار مردم با تواضع، اخلاق حسنه، و بی تکلف، برخورد می کرد، و روابط و رفت امد عادی اجتماعی داشت . و با کارگران، دهقانان خود می نشست و هم سفره می شد و گفتگو می کرد و احیانا شوخی و مزاح می کرد، و گاهی مثل یک کار گر کار می نمود.
4. خیر خواهی
یکی از خصوصیات روحی ایشان، این بود که عمیقا خیر خواه مردم و همه طبقات بود، خصوصا خیر خواه طبقه کارگر، دهقان و ضعفای مردم بود، پدر ایشان حاج کربلای ملا محمد علی، که از سرمایه داران و زمین داران و دام داران منطقه بود، تعداد، دهقان و کارگر، داشت، دایی من مرحوم غلام حیدر زاهدی که یک سال دهقان ایشان بود، نقل می کرد که شیخ همیشه به پدرش در باره مراعات حقوق دهقانان و کارگران و عدم سخت گیری به آنان تذکر می داد، و از کارگران و دهقانان دفاع و حمایت می کرد. پدرش گاهی، با شیخ شوخی می کرد که شما طرفدار من هستید یا طرفدار کارگران، عجب است من پسر بزرگ کردم که حامی من باشد، ولی شما که شیخ هم شده اید باز از من حمایت نمی کنید، شیخ می گفت : حق و احترام پدری شما سر جای خودش محفوظ است، ولی شما مرا تربیت کردید که عالم شوم، برای اینکه خیر شما را بخواهم و راه های شرعی را بشما بگویم ؛ نه اینکه از شما کور کورانه حمایت کنم، پدرش می خندید و خوشحال می شد.
5 . تعبد و اخلاص
یکی از رازهای موفقیت ایشان در زندگی، معنویت، تعبد، اخلاص و محبت به اهل بیت بود، اثار سجده های طولانی و نورانیت معنوی در چهره ایشان نمایان و قابل مشاهده بود، ایشان در حین نماز با توجه و خضوع خاصی نماز می خواند و بعد از نماز مدتی به تعقیبات مشغول بود،
6. محبت به اهل بیت(ع)
محبت ایشان به اهل بیت مخصوصا به امام حسین علیه السلام مثال زدنی و درس آموز است . ایشان مخصوصا در روز های تاسوعا و عاشوری با حال خاصی وارد مجلس می شد، و با هیچ کسی خوش بیش نمی کرد، بگونه که حال مصیبت زده گی از سر و وضع او قابل مشاهده بود و مثل یک پدر مرده و فرزند مرده به نظر می رسید . و همینکه وارد مجلس می شد نمی نشست و در میان مردم با حال زاری می ایستاد و شروع به صحبت می کرد و با تمام وجود خود آن چنان جان سوز سخن می گفت و روضه می خواند و گریه می کرد که محشری به پا می شد و مردم، مرد و زن با صدا،بلند گریه می کردند.
4. تدریس و تبلیغ:
جناب آقای فقیهی وقتی از تحصیل بر می گردد، مورد استقبال بی سابقه مردم قرار می گیرد، چون برای اولین بار بعد از دوره عبدالرحمن یک عالم عالی قدر و یک شخصیت علمی تحصیل کرده حوزه علمیه نجف به ارزگان می آید، مردم مرکز ارزگان پیش قدم می گردد و از ایشان در خواست می کند که در مرکز السوالی ارزگان خاص بیاید و به هدایت مردم به پردازد، ایشان هم می پذیرد و در مرکز ارزگان در قریه کهنه بازار اقامت می کند، و مسجد جامع کهنه بازار را پایگاه تبلیغ، تدریس و نماز جماعت قرار می دهد.
آقای فقیهی با اینکه از آیت الله العظمی خوی وکالت داشته است و از نظر مالی با کمک مردم کدام مشکلی نداشته است، اما ساختن مدرسه علمیه مستقل را با توجه به فضایی اجتماعی مرکز السوالی که شرایط و آثار تقیه هنوز وجود داشته است، مناسب نمی بیند.
مسجد جامع کهنه بازار، که یاد گار دوران ولایت ارزگان بوده و در زمان که بازار و تجارت و محل اداری در کهنه بازار وجود داشته، مسجد مذکور محل تجمع روزانه اهل سنت و نماز گزاران آنان مخصوصا نماز جمعه آنها بود است. در کنار مسجد دو تا اتاق بوده است که در دوره ولایت، محل اسکان طلاب اهل سنت بوده است، وقتی بازار و محل ادارات حکومتی به محل جدید در نزدیکی کوه، آب گرم و در مسیر رود خانه ناوه شالی و سر تنگی منتقل می شود، اطراف مسجد کهنه بازار، هزاره ها و شیعه ها ساکن می گردد، وکهنه بازار می شود محل زندگی هزاره های شیعه، و طلاب اهل سنت هم می رود. به همین دلیل مردم کهنه بازار از فرصت استفاده می کند در کابل در خواست می دهد که با توجه به شرایط جدید و وقوع مسجد در محله شیعه ها، مسجد به آنان واگزار گردد، که در خواست انان با پیگری مجدانه شیعیان مورد موافقت قرار می گیرد و فرمان تعلق مسجد به شیعیان را نمایندگان مردم کهنه بازار باخود می اورد، منتهی سنی های محل بدلیل نداشتن مسجد جامع، می گویند که روز ها و شب ها، مسجد مال شما باشد، منتهی فقط روز های جمعه تا زمان که اهل سنت، مسجد جامع برای خودشان نساخته اند می آید در مسجد نماز جمعه را بر گزار می کند، ( به نقل از معلم عبدالحسین کهنه بازاری).
اقای فقیهی در دوره چند سال که در ارزگان مقیم بوده است در همان مسجد نماز جماعت داشته است و در محرم عزاداری و سخنرانی داشته است، و در دو اتاق کنار مسجد طلاب علاقه مند از مرکز ارزگان و اطراف ساکن بوده و جناب آقای فقیهی برای آنان درس می گفته است، ( به نقل از آقای ملا نبی رضایی).
بعد از چند سال حضور با برکت در مر کز السوالی و تعلیم و تربیت طلاب، و رشد فرهنگ دینی و ترویج و تبلیغ علوم الهی در میان مردم و رشد نسل مومن و آشنای به فرهنگ دینی، جناب آقای فقیهی به دلایلی که من نمی دانم بعد از چند سال حضور در مرکز السوالی ارزگان خاص به زادگاهش باغچار بر می گردد و در آن جا به ترویج دین و تبلیغ معارف الهی و هدایت و راهنمایی مردم می پردازد، و تا در باغچار حضور داشته است بکار خودش ادامه می دهد. در باغچار هم به دلائل که من نمی دانم باز جناب آقای فقیهی مدرسه علمیه نمی سازد، اما در خانه خود به طلاب علاقه مند درس می داده است.
5. روش تبلیغی:
مرحوم فقهی در تبلیغ از سبک گفتگوی چهره به چهره استفاده میکرد و مهارت فوق العاده در این زمنیه داشت. ایشان در هر مجلس و محفلی که شرکت میکرد اداره و نظم جلسه را بدست می گرفت و به تناسب مخاطبان خویش مسئله شرعی در جلسات عموی و یا عملی در بین اهل علم را مطرح و در اطراف آن به بحث و گفتگو می پرداخت و همه از مباحث مطرح شده لذت می بردند و استفاده می کردند. یکی از خصیصه های روی روحی ایشان این بود، که در هر مجلس و محفلی که می نشست، چه مجلس عوام و چه خوهص به تناسب مجلس، یک مساله علمی، فقهی و اعتقادی را طرح می کرد، و به روش سوال و جواب، که در میان فلاسفه به روش سقراطی معروف است، مساله را بررسی می نمود، که من از این روش به تبلیغ چهره به چهره یاد می کنم. این روش با توجه به سطح فکری عامه‌ و متوسط مردم یکی از بهترین روش های تبلیغ و تربیت دینی می باشد، باتوجه به توانای علمی و مقبولیت که ایشان در میان عوام و خواص داشت این روش بسیار تاثیر گزار و موفق بود.
جناب آقای فقیهی با این رویش عالمانه، در سال‌های که بین مردم حضور داشت در حفظ عقاید، تربیت و رشد دینی، مردم و جمعی عظیم از مؤمنان بسیار موفق بوده است، و حقیقتا ایشان در انجام این رویش بی نظیر بود و جای ایشان خالی است.
یکی از روش های ایشان روحیه علمی و گفتگوی چهره به چهره بامردم بود، و همین روش در ارزگان باعث شده بود که علاوه بر تربیت نسل جوان تشنه ی تحصیل علوم دینی، مردمان متدیین هم با مسائل و معارف دینی شان آشنا شوند در واقع مجالس حاج اقای فقیهی کلاس درس فقه و معارف الهی بود.
مرحوم حاج موسی حسینی، از سرمایه داران و یاران مومن آقای فقیهی بود که در سیدان ارزگان زندگی می کرد. حاجی ان قدر به اقای فقیهی علاقه، اعتقاد و اعتماد داشت، که موقع مرگ شان آقای فقیهی را بعنوان وصی خود انتخاب نمود، حاج موسی از کسان بود که در خانه خود منبر داشت، هر آخوند که مهمان او می شد از او می خواست که برایش صحبت و روضه بخواند،
حاج محمد زوالی سیابغل، مرد متدین و مومن و سرمایه دار بزرگ ارزگان، یکی دیگر از همراهان و مریدان آقای فقیهی بود که بعد ها در دوره های بعد از حامیان اصلی مدرسه علمیه امام صادق ارزگان گردید.
حاج قربان کهنه بازاری که آثار سجده در پیشانی او وجود داشت مرد متعبد، متدین و از مغازه داران و دکان داران شیعه ارزگان بود. یک روز در ایام تحصیل در ارزگان به مناسبتی به مغازه اش رفتم، همینکه شناخت طلبه هستم مساله شرعی را سوال کرد، وقتی من جواب دادم، گفت من این مساله را و مسائل امثال ان را از آقای فقیهی آموخته ام، این افراد و امثال انها، عجیب ارادت و علاقه به آقای فقیهی داشتند که نشانه، تلاش دینی صادقانه آقای فقیهی در ارزگان بود. اقای فقیهی واقعا شخصیت تربیت شده و عالم دینی بود هر کس با او آشنا می شد در او علم، ایمان، تقوی، اخلاص، معنویت و خیر خواهی و حق طلبی را می دید.
مرحوم غلام رضا زاهد باغچاری که یکی از ارادت مندان آقای فقیهی بود، می گفت من وقتی به حاج اقای فقیهی اشناشدم دلم می خواست تازنده هستم به ایشان خدمت کنم. اما مشکلات روز گار مانع بود، اگر نه این کار را می کردم، ایشان خاطره تقلید خود را بعد از فوت آقای حکیم را نقل می کرد، که علمای ارزگان در تقلید دو دسته شدند، آن زمان اقای نقوی هم به ارزگان آمده بود، یک عده مقلید آیت الله العظمی خوی و عده هم مقلید آیت الله العظمی امام خمینی شده بودند. من چون حاج اقای فقیهی را از نظر علمی و تقوای از بقیه علما بالاتر می دانستم، رفتم خدمت ایشان و از ایشان سوال کردم که به نظر شما از کدام یکی از مراجع، باید تقلید کرد.
6. شاگردان:
شاگردان که از محضر حاج اقای فقیهی در ارزگان استفاده کرده اند، آقایان ملا سید غلام حیدر موسوی از کهنه بازار، ملا موسی، از شیخه ارزگان، کربلای ملانبی رضایی، از پشته باغچار، حاج ملا عبدالله ناصری از هوتی دایچوپان، حاج ملا خدارحم ارزگانی، از حسینی، ملا محمد شاه حسینی از حسینی، شهید حجت الاسلام والمسلمین کریمی از شیرداغ، و آقای تقدسی از شیرداغ، و عده دیگری که اسم شان را نمی دانم. از دیگر کسانی که در باغچار از محضر استاد فقیهی استفاده کرده‌است. از آن جمله می توان افرادی مانند: حجج اسلام والمسلمین آقایان شیخ نادرعلی رحیمی، مرحوم شیخ یعقوب علی منتظری، مرحوم شیخ عبدلله مهدوی، ملا ابراهیم و... را نام برد.
7. وفات:
شیخ رمضان فقیهی پس از یک عمر تحصیل، تدریس و ارائه خدمات فرهنگی و اجتماعی به جامعه شیعه، سر انجام در سال ۱۳۸۲ ش در سن ۶۳ سالگی در شهر مقدس قم، دار فانی را وداع گفت و در بهشت معصومه به خانه ابدی آرام گرفت- رضون الله تعالی علیه "عاش سعیدا و مات سعیدا"

(تهیه و تنظیم: حجت الاسلام عبد الله فقیهی فرزند آن مرحوم، به نقل از آیت الله وثوقی ارزگانی)

smileyتذکر: هرگونه استفاده از مطالب این سایت، تنها باذکر منبع: پایگاه اطلاع رسانی مجمع علما و طلاب ارزگان، مجاز است.

زندگینامه حجت الاسلام شیخ محمد عیسی محقق سیرو(ره)

1. زادگاه:

قریه سیرو؛ منطقه‌ای کوهستانی با آب‌ و هوای سرد یکی از مناطق ولسوالی ارزگان خاص است که در فاصله 22 کیلومتری جنوب شرقی ارزگان خاص قرار دارد. این منطقه از چهار قریه کلان به نام‌های بکی، آجه، گیرد و زرتاله تشکیل شده است. سیرو از جنوب با ولسوالی دای‌چوپان و از شرق با ولسوالی خاکیران ولایت زابل، از شمال شرق با منطقه شیرداغ ولسوالی مالستان هم مرز می‌باشد. یکی از شخصیت‌های علمی و فرهنگی این سرزمین؛ مرحوم شیخ محمد عیسی محقق (ره)، معروف به «شیخ  سیرو» است. ایشان در سال‌های 1338 تا 1391  هجری شمسی در این منطقه می زیسته که مردم از چراغ علم و دانش او بهره برده‌اند. ایشان بعد از تحصیلات ابتدایی در منطقه شیرداغ و تحصیلات تکمیلی و سطوح عالیه در مشهد مقدس، برای خدمت  به وطن خویش باز گشت. شیخ محقق سیرو  فعالیت خویش را در منطقه خاکیران آغاز نمود و سپس با دعوت مردم سیرو به این منطقه آمد تا آخر عمر صادقانه در راه خدمت به مردم و نشر معارف دین و اهلبیتعلیهم‌السلام تلاش نمود. این نوشتار کوتاه به‌صورت فهرست‌وار به سیره و حیات علمی ایشان می پردازد.

2. تولد:
مرحوم شیخ محمد عیسی محقق ره، فرزند  مرحوم خدا نظر از قوم کِهتر قلندر؛ در روز شنبه اول ثور 1307، در ارزگان خاص منطقه کندلان در یک خانواده مؤمن چشم به جهان گشود. پدر ایشان مرحوم خدا نظر فرزند ملامحمد در کندلان قریه سیدحاجی زندگی می‌کرد. مرحوم محققره هفت سال بیش نداشت که پدر ایشان از کندلان به خاکیران مهاجرت نموده و در آنجا ساکن می‌شود. ده سال از سن‌ محمد عیسی نگذشته بود که پدر بزرگوارشان به رحمت خدا می رود.

3. تحصیلات:
مرحوم شیخ محقق ره با حمایت مامای خود بازمحمد در سال 1319 عازم شیرداغ شده و در مدرسه مرحوم ملا برات آخوند تحصیلات مقدمات را آغاز می‌نماید. مدت هفت سال از محضر علم و تربیت، مرحوم آخوند شیرداغ بهره می‌برد. مرحوم شیخ محققره از شاگردان ممتاز مرحوم آخوند شیرداغ و به تیزهوشی معروف بوده است.
در سال ۱۳۲9 برای ادامه تحصیل قصد نجف اشرف را می کند و از شیرداغ همراه چند نفر دیگر عازم قندهار می شود که که بغداد برود ولی در قندهار عریضه آنان را نمی پذیرد. چند شبی در تکیه خانه مولوی حسن جان قندهای می مانند تا راه بلد پیدا کرده و عازم مشهد مقدس شوند. با یافتن راهنما از قندهار عازم فراه شده و از فراه پیاده به نیمروز و سپس زابل و از آنجا به مشهد مقدس آمده و در جوار حرم حضرت امام رضا علیه‌السلام در مدرسه‌ای عباس‌قلی خان مشغول به تحصیل می‌گردد. ایشان در مدت هفت سال اقامت در مشهد مقدس از اساتید هم چون؛ محمدتقی ادیب نیشابوری، مشهور به ادیب دوم ره، شیخ هاشم مدرس قزوینی ره ، میرزا حسین فقیه سبزواری ره استفاده نموده و سطوح را به اتمام می رساند و مدتی نیز درس خارج فقه  آیت الله سید محمدهادی حسینی میلانی ره که تازه از کربلا به مشهد مقدس آمده بودند، شرکت نموده است.
در آخر دهه سی، سال 1338 شمسی عازم وطن می شود و از مسیر زاهدان، مرز میرجاوه به کویته‌ای پاکستان می رود. از انجا از مرز اسپین بولدک به کشور باز می‌گردد. ازآنجاکه برادرانش هنوز در خاکیران ساکن بوده‌اند ایشان نیز به خاکیران رفته و در آنجا مشغول به فعالیت می‌شود.
4. ازدواج و فرزندان:
مرحوم شیخ محقق ره در سال 1339 با دختر استاد خویش، مرحوم آخوند برات شیرداغ، ازدواج می‌کند. طبق نقل در عروسی ایشان بزرگان سیرو برای اینکه شیخ را دست کم نگرفته باشند تصمیم به اشتراک پرشور در عروسی ایشان می گیرند و جمعیت زیادی در این مراسم شرکت داشتند؛ مردم علاوه بر پنج بار آرد گندم از مصارف عروسی؛ هرخانه یک دانه نان فتیر با خود می برند.
ایشان از همسر خود دارای پنج فرزند، دو دختر و سه پسر می‌شود. پسر بزرگ ایشان در زمان حیات شیخ به رحمت خدا رفته است. پسر دوم آقای محمدرضا محمدی اکنون به‌عنوان ملای مسجد مرحوم شیخ ره ایفای وظیفه می‌کند. پسر سوم آقای حسن‌رضا محمدی نیز به‌عنوان ملای مسجد در سیرو مشغول است.

5. ویژگی‌های اخلاقی:
1.  عالم عامل
مرحوم شیخ ره اهل علم و عمل، فقیه برجسته و عالم وارسته بود. ایشان در علم فقه تسلط کافی داشت و همیشه حاضر جواب بود، در آن دوره یک عالم معروف بود که مردم از تمام نقاط سیرو و سایر مناطق ارزگان به ایشان مراجعه می کردند. به آنچه می‌گفت بدان باورداشت و به آن عمل می‌کرد. از نصایح همیشگی او به طلاب این بود که به آنچه می‌گویید عمل کنید، سپس این ضرب المثل را بر زبان می‌آورد «ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل». یکی از آیات قرآن را که همیشه خطاب به آخوندها و اربابان منطقه می‌خواند آیه «لم تقولون مالا تفعلون» بود. آنچه سبب محبوبیت ایشان در میان مردم و آخوندهای زمانش گردیده بود همین ویژگی(عالم با عمل) بود.
2. عابدِ متهجد
مرحوم شیخ ره انسان متعبد و متشرع بود. اهل نافله شب، نماز اول وقت و دایم الوضو بود. نقل شده است که یک روز در ختم قرآن چای ننوشید و فرمود ضعیف شده‌ام چای بنوشم اذیتم می‌کند؛ سپس متذکر شد که در ایام جوانی گاهی در بیست و چهار ساعت یک‌بار وضو می‌گرفتم و با آن تمام پنج وقت نمازم را می‌خواندم. ایشان هیچگاه از یاد خدا غافل نبود، در اکثر مجالس آیه «الا بذکرالله تطمئن القلوب» را برای دیگران می‌خواند و مردم را به یاد خدا تشویق می‌کرد.
3. زاهدِ پارسا
مرحوم شیخ ره در زهد و پارسایی زبانزد عام و خاص بود. رغبت و تمایلی به ثروت‌اندوزی، قدرت و شهرت نداشت. همیشه از دسترنج خویش می‌خورد و می‌پوشید و به آنچه داشت قانع و راضی بود. نقل شده که مرحوم شیخ فقیهی باغچار ره از ایشان به ابوذر زمان تعبیر می‌کرد. با آرامشی خاصی می‌زیست. او حقیقتا یک عالم متقی بود و ضمن رعایت تقوای الهی مردم را نیز به رعایت حلال و حرام تشویق نموده و از معاصی از جمله خوردن مال حرام برحذر می‌داشت.  
4. اُنس با قرآن و دعا
یکی دیگر از خصوصیات بارز مرحوم شیخ ره انس با قرآن و دعا بود. قرآن را با تدبر و توجه و با لهجه خاصی تلاوت می‌کرد. همیشه قرآن و مفاتیح کوچکی در جیب داشت، موقع راه‌رفتن و یا نشستن در جایی، به تلاوت قرآن و یا خواندن دعا مشغول می شد. حتی در مراسم‌های عروسی در گوشه می‌نشست و مشغول تلاوت قرآن می‌شد. در گفتگوهای عادی و سخنرانی ها بیشتر از آیات قرآن استفاد می کرد. ایشان صحیفه سجادیه را از بر بود. هم چنین از برادرزاده ایشان نقل شده است که مرحوم شیخ ره حافظ قرآن کریم و برخی از خطبه‌های نهج‌البلاغه بوده است.
5. ساده‌زیستی
ایشان در ساده‌زیستی و تواضع مشهور و سرآمد بود. این خصوصیت ایشان باعث می‌شد که مردم علی‌رغم شهرت علمی، وی را نشناسند. نقل می‌کنند که یک‌بار مرحوم شیخ در منطقه شیرداغ یا پشی مالستان در یک مجلس ختم قرآن که همه آخوندها و علمای آن منطقه در آن جمع تشریف داشته‌اند وارد می‌شود، نزدیک دروازه در گوشه‌ای مجلس می‌نشیند. هیچ‌کس به ایشان اعتنا و توجه نمی‌کند. زیرا نه قد و قامت ایشان به بلندای شهرت علمی ایشان بود و نه لباس و پوشاک‌شان نو و فاخر. بعد از ختم قرآن و صرف طعام بحث فقهی در میان آخوندها شروع می‌شود و هرکس نظری ارائه می‌کند. وقتی صدای این بحث به گوش شیخ سیرو ره در گوشه‌ای پایین مجلس می‌رسد، به‌یک‌باره رشته کلام را به دست گرفته شروع به صحبت می‌کند. می‌گویند وقتی مرحوم شیخ صحبت می‌کرد همه مجلس در سکوت فرورفته بود و پرسشی جز اینکه ایشان کیست در مجلس مطرح نبود.
6. صریح‌اللهجه و شوخ‌طبع
مرحوم شیخ ره قاطع، نکته‌سنج، شوخ‌طبع و صریح الهجه بود. اگر از کسی کار زشت و ناروا می‌دید با قاطعیت تذکر می‌داد. گاهی در مجالس با سخنان طنز و استفاده از ضرب‌المثل‌های معروف مردم را به خنده می‌آوردند. با اینکه قلب و زبانش به ذکر خدا مشغول بود؛ اما چهره باز و شاداب و متبسم و زبان تند و پر کنایه داشت. مرحوم حاجی علی جمعه به مرحوم شیخ می‌گفت در دوران سربازی خیلی باهم رفیق بودیم. مرحوم شیخ در جواب به شوخی می‌گفت: چه رفاقتی! یک روز، شما انگور خریدید من خوردم، یک روز، من خربزه خریدم شما خوردید.
7. صبور و بردبار
شیخ محقق ره؛ از صابران روزگار بود. همسر و پسر بزرگش سالیانی طولانی مریض بودند و در اثر همین بیماری هر دو به رحمت خدا رفتند؛ ولی استاد محقق ره صبورانه سال‌ها این وضعیت دشوار را تحمل نمود و بعد از فوت همسرش، همسر دیگری اختیار نکرد. زندگی در سرمای سیرو و شرایط آن زمان مشکلات و گرفتاری های فراوان داشت، تحمل مشقت های زندگی در بعد فردی و اجتماعی برای مرحوم شیخ ره امر عادی بود.

6. فعالیت‌ها و خدمات:

الف) فعالیت های علمی - فرهنگی
1. گفتگو با علمای اهل‌سنت
بعد از مراجعت شیخ ره به خاکیران مباحثاتی بین ایشان و علمای اهل‌سنت در مسائل نماز و روزه و... صورت می‌گیرد که باعث شهرت ایشان می‌شود. به همین جهت به «شیخ» معروف می‌گردد در حالی که در آن زمان به علما بیشتر ملا یا آخوند می‌گفتند. فعالیت علمی شیخ ره در قالب گفتگو با علما اهل‌سنت خاکیران افزون بر تقویت و استحکام عقاید شیعه، سبب افزایش محبوبیت و شهرت شیخ نیز گردید.
2. طرح مباحث علمی در مجالس و قرآن‌خوانی‌ها
مرحوم شیخ ره در بیشتر مجالس و قرآن‌خوانی‌ها یک بحث موردنیاز را مطرح می‌کرد و بعد از جلب‌توجه مخاطبین خود به آن پاسخ می‌داد. ایشان از این طریق به‌صورت غیرمستقیم به ملاهای مساجد برخی مسائل موردنیاز را آموزش می‌داد. وقتی یک مسئله فقهی را مطرح می‌کرد متن لمعه را از حفظ می‌خواند و توضیح می‌داد.
3. تأسیس اولین مسجد و مدرسه در سیرو
شهرت شیخ محققره سبب می‌شود که مردم سیرو (تنها سرزمین باقی‌مانده از قوم قلندر) ایشان را به «منطقه سیرو» دعوت نمایند. ایشان دعوت مردم را پذیرفته و در سال 1338 به سیرو می‌رود. مردم سیرو از شیخ محقق ره، به‌خوبی و با شور و شوق خاص، استقبال می‌کنند. آن‌ها برای ماندگاری شیخ در سیرو تصمیم به اعطای زمین زراعتی، جای خانه و مدرسه به ایشان می‌گیرند. به همین منظور، تیره خِدیر منطقه‌ای را در قریه آجه که بعداً به «شیخ خیلی/آغیل شیخ» معروف شده است، می‌بخشند. تیره کهتر نیز منطقه‌ای را در یکی از حواشی قریه زرتاله که بعدها به «قُول شیخ» معروف شد به ایشان اهدا می‌کنند. مرحوم شیخ محققره هر دو منطقه را بین خود، برداران و پسرعموهایشان تقسیم می‌کنند؛ بنابراین، مردم دو قریه دیگر سیرو، بکی و گیرد ساختن خانه و مسجد شیخ را بر عهده می‌گیرند. چون در سیرو درخت وجود نداشت آن‌ها از اوغان‌های سرتنگی برای ساخت خانه و مسجد شیخ چوب خریداری نموده و آن را بنا می‌سازند. بنابراین‌ مرحوم شیخ محقق ره بعد از اقامت در سیرو از همان ابتدا منزل خویش را محل آموزش و تربیت قرار می دهد و سپس اولین مسجد و نخستین سنگر جهاد علمی و فرهنگی را تاسیس نموده و کرسی درس و تربیت را از خانه به مسجد انتقال می دهد. در سال1338 که ایشان به سیرو آمده مردم خانه یک نان پتیر پخته در خانه شیخ محقق ره جمع می شود و مرحوم ملا برات آخوند استاد شیخ نیز از شیرداغ برای تاسیس مسجد شیخ در سیرو می آید و تهداب (بنای) مسجد شیخ گذاشته و اولین مسجد در سیرو تاسیس گردیده و محل درس و بحث مرحوم شیخ می شود که اکنون بنام مسجد شیخ یاد می شود البته این مسجد باز سازی شده است.
4. تدریس و تبلیغ
مرحوم شیخ ره پس از ساکن شدن در سیرو به‌صورت جدی و هدفمند شروع به فعالیت علمی و فرهنگی می‌کند. مسجد تازه تأسیس شیخ، علاوه بر این که محل عبادت بود، محل تدریس و تبلیغ او نیز بود. ایشان در مناسبت‌های مختلف دینی و مذهبی مردم را در مسجد دعوت و به ارشاد و راهنمایی آن‌ها می‌پرداخت. مراسم‌های تجلیل احیای شب‌های قدر، ایام محرم و جمعه خوانی‌ها همیشه از جانب ایشان در مسجد برگزار می‌گردید. ایشان قبل از تأسیس مسجد، بچه‌های مردم را برای فراگیری سواد خواندن و نوشتن و تحصیل دانش دینی در خانه خویش جمع نموده برایشان قرآن و معارف دینی را تدریس می‌کرد. در مدتی که ایشان به امر تدریس و تبلیغ مشغول بود شاگردان زیادی را باسواد خواندن و نوشتن، احکام و معارف قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام آشنا نمود.
از شاگردان ایشان می‌توان افراد ذیل را می‌توان نام برد: 1.حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر سید عبدالله حسینی، 2. سید اسحاق موسوی، 3. ملا غلام سخی، 4. ملا عبدالخالق از کندلان، 5. ملا غلامحسین، 6. شیخ سرور احمدی همراز و رفیق شیخ، 7. ملا انور علی از سر تنگی، 8. ملامحمد موسی برهانی، 10. ملا عبدالصمد رحیمی، 11. ملا عبدالرحیم حلیمی، 12. از منطقه حسینی ملا عبدالله ، روحانی ، 13.  از منطقه شیرداغ ملا قادر برادر زاده آخوند شیرداغ، طبق نقل بشترین شاگردان ایشان از شیرداغ بوده است که اسامی آنها فعلا کسی در خاطر ندارند.
شیخ محقق سیرو ره از آموزش ابتدایی تا کتابهای همچون مراح، زنجانی، سیوطی، لمعه، حاشیه ملاعبدالله، معالم الاصول، منهاج الصالحین و شرایع الاسلام را برای رهپویان معارف اسلامی تدریس می نمود. نقل می کند که ایشان خیلی دقیق، خوب و روان تدریس می نمود و شاگردان به خوبی درس را یاد می گرفت. هم چنین نقل شده است که مرحوم وثوقی بابه از ایشان برای تدریس دعوت می کند که ایشان نمی پذیرند می گوید که به همین زندگی ساده سیرو قانع هستم. کرسی تدریس مرحوم شیخره تا سال 1369 در این مدرسه فعال بوده است؛ تا اینکه در سال 1369 به خاطر جنگ اوغو و هزاره، مدرسه شیخ تعطیل و مردم منطقه آواره شدند. در مورد اجازه ایشان از مراجع سندی بدست نیامد و یکی از شاگردان ایشان می گفت که او هرچه داشت با مرحوم استادش آخوند شیرداغ ره در ارتباط بود. بر اساس گفته‌های برادرزاده مرحوم شیخ از ایشان مجموعه دست‌نوشته‌هایی در موضوعات خانواده، احکام، مسائل اخلاقی و اجتماعی و تاریخ قلندر باقی‌مانده است که هنوز به چاپ نرسیده است.
5.  پاسخگویی به مسائل شرعی و حل‌وفصل دعاوی
مسجد تازه‌تأسیس در واقع پایگاه مراجعات مردمی ایشان بود. هرچند مرحوم شیخ ره در هر جایی که حضور می‌یافت به بیان احکام و مسائل شرعی می‌پرداخت. ایشان از هر فرصتی استفاده می‌کرد حتی اگر کسی چیزی نمی‌پرسید؛ بااین‌حال، پایگاه اصلی ایشان برای پاسخگویی به سؤالات مردم، بیان احکام شرعی، حل‌وفصل دعاوی و نوشتن اسناد و قباله‌های شرعی و عرفی، رسیدگی به مسائل خانواده‌ها و نکاح و طلاق، کفن‌ودفن اموات و... مسجد بود.
ب) فعالیت های اجتماعی - سیاسی
1.  فعالیت علیه اشغالگران روس
در جریان مبارزه علیه کمونیست‌ها مرحوم شیخ محقق ره نقش مهم در تحقق اهداف انقلاب اسلامی افغانستان داشت. ایشان از طریق تبلیغ، ترغیب و بسیج مردم علیه اشغالگران روس و کمونیست‌ها ایفای نقش می‌کرد.
2. خدمت عسکری
زمانی که شیخ محقق ره در سیرو آمد، دوران حاکمیت ظاهر شاه بود. در آن دوره خدمت برای عموم مردم الزامی بودند لذا مرحوم شیخ محقق ره نیز مشمول این طرح بوده و دوره خدمت را گذرانده است. مرحوم شیخ همراه با حاجی علی جمعه دو سال برای خدمت عسکری می‌روند. طبق نقل ایشان یک سال در فراه رود و یک سال در میدان وردک به‌عنوان عسکر حکومت خدمت می‌کند.
3. نماینده مردم بعد از انقلاب
بعد از انقلاب اسلامی افغانستان علیه اشغالگران روس، مردم سیرو مرحوم شیخ را به‌عنوان نماینده عمومی خود انتخاب کردند. پس از دو ماه افراد نیک‌اندیش به شیخ ره توصیه کردند که از سمت خود کناره‌گیری کند. آن‌ها از یک سو، نگران این مسئله بود که شیخ انسان ساده‌دل و روراست است ممکن است افراد حیله‌گر و سودجو از وجود شیخ در این سمت استفاده کنند. از سوی دیگر، نگران بودند ادامه‌دادن در این سمت به شخصیت و مقام علمی و جایگاه معنوی ایشان لطمه بزند. شیخره نیز پیشنهاد آن‌ها را پذیرفته بعد از دو ماه فعالیت، از نمایندگی مردم کنار می‌رود.
4. عضویت در شورای روحانیت
در اوایل دهه شصت بعد از اختلافی که بین علمای ارزگان و ارباب‌ها، پیش آمد، ایشان در حمایت شورای روحانیت پیشتاز بود و به دعوت آقای فیاض ارزگانی در مسجد کهنه بازار سخنرانی نمود. پس از افتتاح پایگاه حزب پاسداران جهاد در ارزگان، ایشان از حامیان این جریان بود. هرچند در مسئله اربابان سیرو ایشان نقشی نداشت؛ اما چون از هواداران حزب پاسداران بود، از سوی حزب اسلامی گلبدین حکمتیار مورد اتهام و تهدید قرار گرفت؛ آنان چند بار به خانه شیخ حمله کردند در یک مورد ایشان در داخلِ خانه خود سنگر دفاعی گرفته و به مقابله با مهاجمین پرداخت. در سال 1363 بعد از تسلط افراد حزب اسلامی گلبدین بر منطقه سیرو، ایشان از منطقه آواره و به ایران مهاجرت نمود. در مشهد، تهران، قم و اصفهان در گردش بود و پس از حدود یک سال در خزان سال 1364 به منطقه بازگشت و تا پایان عمر در منطقه بود.
7. رحلت:
مرحوم شیخ محقق سیرو ره بعد از ۸۴ سال عمر بابرکت و خدمات مادی و معنوی، بر اثر بیماری و کهولت سن در روز پنج‌شنبه 01/02/1391 در منطقه سیرو در خانه خویش به رحمت حق پیوست و در قبرستان معروف به دوازده‌امام واقع در قریه آجه به خاک سپرده شد.
مردم سیرو از رحلت مرحوم شیخ ره داغدار شدند و مصیبت سنگینی را احساس نمودند، زیرا بزرگ تکیه گاه علمی و معنوی شان را از دست داده بودند، لذا به پاس خدمات و تجلیل، از تمام نقاط سیرو برای وداع، تشییع و تدفین پیکر پاک این عالم بزرگ حضور پرشور داشتند. و نیز در مراسم ختم و فاتحه آن مرحوم، علاوه بر حضور پرشور مردم سیرو، از مردم شیرداغ، کندلان و مناطق دیگر نیز شرکت داشته اند.
روحش شاد و یادش گرامی باد/ انجمن علمی فرهنگی طلاب سیرو
منابع
1. فیلم مصاحبه ای مرحوم شیخ محقق سیرو ره با حاجی اخلاصی کندلان.
2. مصابحه با ملا خالقداد سبحانی از شاگردان شیخ محقق سیرو ره
3. گفتگو با شیخ عبدالکریم احسانی
4. بر گرفته از یاداشت های حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر سید عبدالله حسینی.
5. گزارش های محمدابراهیم خلیلی برادرزاده شیخ محقق سیرو ره
6. گزارش های محمدهادی رضوی نواده شیخ محقق سیرو ره
7. مصاحبه با ملا عبدالصمد رحیمی از شاگردان شیخ محقق سیرو ره
8. گفتگو با ملا عبدالرحیم حلیمی از شاگردان شیخ محقق سیرو ره
9. گفتگو با حجت الإسلام علی مطهری از طلاب و اساتید مدرسه علیمه امیرالمؤمنین علیه السلام سیرو
10.گفتگو با حجت االاسلام حسنعلی روحانی از طلاب سیرو

تهیه کننده: انجمن فرهنگی طلاب سیرو/ حجت الاسلام رفیعی سیرو