مجمع علما و طلاب ارزگان

"پایگاه انترنتی"مجمع علما و طلاب ارزگان

مجمع علما و طلاب ارزگان

"پایگاه انترنتی"مجمع علما و طلاب ارزگان

مجمع علما و طلاب ارزگان

پایگاه اطلاع رسانی"مجمع علما و طلاب ارزگان" با هدف ارائه اطلاعات مفید در باره تاریخ، جغرافیا و مردم ارزگان، آشنایی با علما، شخصیت ها و معرفی فرهیختگان ارزگانی و آثار علمی آنان، ایجاد شده است.
ساختار سایت، دارای چند محور کلی است که موضوعات متعددی را شامل می شود. بخش "تاریخ ارزگان" حاوی اطلاعاتی در باره گذشته تاریخی، جغرافیا و مردم ارزگان است. در بخش "علمای ارزگان"زندگینامه علمای برجسته ارزگان و خدمات علمی، فرهنگی و سیاسی آنان، قرار داده شده است. در بخش "اندیشوران ارزگانی" به معرفی فعالیت های فرهنگی، تبلیغی و پژوهشی فرهیختگان ارزگانی پرداخته شده و آثار علمی فاخر آنان در قالب صدها کتاب و مقاله، جهت استفاده در اختیار عموم قرار گرفته است. بخش"مشاهیر ارزگان" به معرفی شخصیت های تأثیرگذار در منطقه ارزگان و خدمات آنان اختصاص دارد. در بخش "نشست ها و همایش ها" به معرفی اقدامات ثمر بخش مجمع علما و طلاب ارزگان در برگزاری نشست ها و همایش های علمی، پرداخته شده است که همایش بین المللی ارزگان، یکی از نمونه های بارز آن است(متن مجموعه آثار همایش در پنج جلد، جهت دانلود در سایت قرار داده شده است).
امید است با مساعدت فرهیختگان ارزگانی در غنا بخشی محتوای سایت، این پایگاه به سایت مرجع، برای مخاطبان ارزگانی تبدیل شود.


منطقه اُرُزگان، در مرکز افغانستان، دارای موقعیت جغرافیایی، کوهستان‌های بلند، زمین‌های حاصل‌خیز و رودخانه‌های پرآب و منابع طبیعی سرشاری است. این منطقه در گذشته تاریخ همواره محل زندگی و سرزمین بومی مردم هزاره بوده است. اهمیت تاریخی ارزگان به‌ویژه در دوران مقاومت هزاره‌ها در برابر حکومت عبدالرحمان‌خان برجسته است. این منطقه، که قلب هزارجات محسوب می‌شد، در اواخر قرن نوزدهم شاهد سرکوب شدید، ویرانی، آوارگی گسترده و تغییرات بنیادی جمعیتی از جمله مصادره و واگذاری اراضی مردم بومی (هزاره‌ها) به مهاجران بود. این رویدادها که به‌تفصیل در منابع تاریخی مانند سراج التواریخ آمده، ارزگان را به نمادی از ستم تاریخی و مقاومت برای هزاره‌ها تبدیل کرده و نقش مهمی در شکل‌گیری هویت و گفتمان سیاسی-اجتماعی این قوم ایفا کرده است.
از منظر تاریخی، ارزگان به‌عنوان زیست‌بوم تاریخی و مرکز سیاسی-فرهنگی قوم هزاره شناخته می‌شد. این منطقه حاصلخیز که از دیرباز محل سکونت جامعه هزاره بود، در پی تهاجامات نظامی دورۀ عبدالرحمان خان شاهد تحولات بنیادین جمعیتی شد. بر اساس مستندات تاریخی از جمله آثار فیض‌محمد کاتب هزاره، این دوره با خشونت‌های گسترده همراه بود که به تغییر ساختار جمعیتی منطقه انجامید. بررسی زبان‌شناختی و تاریخی نشان می‌دهد که وُرزگان بیش از آن‌که ریشه‌ای بیگانه داشته باشد، بازتابی از هویت کشاورزی یا نظامی منطقه در دوران غوریان و غرجستان است. این نام به‌‌صورت آشکار با فرهنگ و تاریخ بومی منطقه گره خورده و گویای پیشینۀ غنی این سرزمین است.
ارزگان به‌مثابۀ یک فضای جغرافیایی-اجتماعی در مرکز افغانستان، از جایگاه ممتازی در ساختار قومی و فرهنگی این کشور برخوردار است. این منطقه بخشی از سرزمین تاریخی هزارستان شناخته می‌شود و به‌دلیل حضور گروه‌های قومی متنوع در سال‌های اخیر، نمونه‌ای بارز از کثرت‌گرایی قومی در افغانستان محسوب می‌شود. این تنوع قومی در ابعاد مختلف فرهنگی، زبانی و اجتماعی تجلی یافته و الگوی پیچیده‌ای از روابط بین‌قومی را به نمایش می‌گذارد.
تاریخ‌نگاران از جمله ملافیض محمدکاتب در روایت تاریخی خود، ارزگان را نه فقط به‌عنوان یک مکان جغرافیایی، بلکه به‌مثابۀ نمادی از پایداری و هویت جمعی هزاره‌ها بازنمایی کرده‌اند. این بازنمایی، نشان‌دهندۀ اهمیت این منطقه در شکل‌دهی به گفتمان مقاومت و هویت‌یابی قومی هزاره‌ها در افغانستان است. ارزگان در بخش مرکزی زابلستان و حوزۀ هیرمندِ تاریخی است. زابلستان و هیرمند یکی از شهرهای ایرانویجۀ اَوِستا و ایرانِ شاهنامه محسوب می‌شود. این سرزمین در دوره‌های مختلف یکی از مراکز قدرت و در کانون توجّه قدرت‌ها بوده و تحوّلات بسیاری را پشت‌سر گذاشته و در منابع کهن با نام‌های مختلف و سابقۀ درخشان مطرح است.
پژوهشگران، ارزگان را به‌عنوان میدان تحلیل مهمی در بررسی تحولات سیاسی-اجتماعی افغانستان در سه قرن اخیر در نظر می‌گیرند و موقعیت مرکزی این منطقه در جغرافیای افغانستان و نقش آن در تحولات تاریخی، آن را به نوعی نمونۀ فشرده‌ای از تاریخ معاصر کشور تبدیل کرده است. در چارچوب تحلیل قدرت و مقاومت، ارزگان به‌عنوان کانون اصلی مقاومت هزاره‌ها در برابر ساختارهای سلطه‌گرانه مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. گفتمان مقاومت در این منطقه، چه در برابر ساختارهای استبدادی داخلی و چه در مقابل نیروهای استعماری خارجی، بخش مهمی از هویت جمعی ساکنان آن را شکل داده است. این ویژگی، ارزگان را به فضایی تبدیل کرده که در آن می‌توان پویایی رابطۀ بین قدرت مرکزی و گروه‌های قومی حاشیه‌ای را به خوبی مشاهده کرد.
ارزگان در بستر تاریخی خود، پیش از تقسیمات اداری معاصر و جداشدن «دایکندی» از آن در ۱۳۸۳ش، قلمروی وسیع به مساحت تقریبی ۳۴٬۰۰۰کیلومتر مربع را در بر می‌گرفت که از شمال با غور و بامیان، از جنوب با قندهار و زابل، از شرق با غزنی و از غرب با هلمند و غور هم‌مرز بود. مرکز این ناحیه، شهر تیرین‌کوت بوده که در فاصله ۴۷۰ کیلومتری کابل قرار دارد.
بر اساس شواهد تاریخی، اولا بخش عمده‌ای از جامعه بومی هزاره یا از بین رفت یا آواره شد؛ ثانیا این وضعیت نظام مالکیت اراضی ارزگان را دچار دگرگونی اساسی کرد؛ ثالثا مهاجران جدید از اقوام پشتون (به‌ویژه اچکزی از خاندان درانی) در منطقه اسکان داده شدند. این تغییرات جمعیتی که از ۱۳۱۵ق به بعد تشدید شد، منجر به شکل‌گیری ساختار جدید اجتماعی در ارزگان شد. در حال‌حاضر، ترکیب جمعیتی منطقه به‌صورت متشکل از اقوام پشتون است که زمین‌های مرغوب منطقه را در اختیار گرفته‌اند(کتاب همایش بین‌الملی ارزگان (تاریخ، فرهنگ، اجتماع و سیاست)، 1401ش، ج1، ص195).
شواهد تاریخی نشان می‌دهد که منطقۀ ارزگان دارای پیشینه‌ای غنی به قدمت قرن پنجم میلادی است. این ناحیه در دوران پیش از اسلام به‌عنوان مرکز سیاسی زابلستان تاریخی شناخته می‌شد و تحت حکمرانی پادشاهانی چون زاول شاه بزرگ قرار داشت. پژوهشگران این موقعیت ممتاز را بیانگر نقش ارزگان به‌عنوان کانون قدرت و هویت‌سازی در ساختار سیاسی-اجتماعی منطقه می‌دانند.
از دیدگاه جامعه‌شناسی سیاسی نیز، تداوم اهمیت ارزگان به‌عنوان یک حکومت محلی مقتدر و مستقل تا دورۀ معاصر، بیانگر استمرار ساختارهای سنتی قدرت و نهادهای اجتماعی بومی در این منطقه است. این ویژگی، ارزگان را به نمونه‌ای بارز از تلفیق ساختارهای محلی با نظام‌های حکومتی مرکزی در تاریخ افغانستان تبدیل می‌کند. در دورۀ اسلامی، ارزگان تداوم اهمیت سیاسی خود را حفظ کرد. به‌ویژه در عصر غزنویان، این منطقه به‌عنوان بخشی از قلمرو حکومتی مورد توجه ویژه قرار گرفت. تحولات بعدی نشان می‌دهد که ارزگان در ادوار مختلف تاریخی از جمله تحت حکومت غوریان، خوارزمشاهیان، آل کرت، تیموریان و هوتکیان، همواره جایگاه ویژه‌ای در معادلات قدرت منطقه‌ای داشته است. در دورۀ نادرشاه افشار تا عهد عبدالرحمان خان، ارزگان به‌عنوان یکی از ولایات مهم و گستردۀ افغانستان شناخته می‌شد. این موقعیت ممتاز نه تنها ناشی از عوامل جغرافیایی، بلکه محصول ساختارهای اجتماعی منسجم و نقش تاریخی این منطقه در تحولات سیاسی کشور بوده است. (منابع: افغانستان در پرتو تاریخ، ص382. دانشنامۀ هزاره، ج1، ص435؛ کتاب همایش بین‌المللی ارزگان؛ تاریخ، فرهنگ، اجتماع و سیاست، ج1، ص53-195).

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی